محيط به عنوان يكي از اركان اصلي جريان گردشگري محسوب ميشود. از اين رو گردشگري و محيط (در ابعاد انساني و طبيعي) به طور متقابل به هم وابسته ميباشند. محيط، بسياري از جاذبهها را شكل ميدهد و پيشبرد توسعه گردشگري به كيفيت محيط مورد بازديد وابسته است. علاوه بر آن، اجراي پروژههاي گردشگري در مراحل مختلف همچون، انتخاب و تعيين محل، ايجاد امكانات دسترسي به محلهاي موردنظر، احداث هتلها، مهيانمودن تاسيسات زيربنايي، همگي در رابطه با محيط بوده و توجه به ابعاد محيطي در پروژههاي گردشگري هميشه در اولويت قرار دارد (ميرابزاده، 1375، 44).
با گسترش گردشگري، استفاده از محيط براي بهرهبرداري نيز افزايش خواهد يافت و لاجرم براي بهرهبرداري بيشتر مرتباً مورد پردازش قرار گرفته و بازساختهاي محيطي مداومي را پشت سر ميگذارد. بازساختهاي محيطي با رويكرد به دورنمايي گردشگر در سطوح بالاتر، كيفيت تجربه گردشگري را مدنظر داشته و با بيتوجهي به كنشهاي محيطي، تنها سودآوري آن را مورد توجه قرار ميدهد. به عقيده كازه (1380، 30) منابع موردنياز گردشگران عبارتند از:
1ـ منابع طبيعي؛ مانند آب و هواي مناسب، عوارض مختلف زمين (توپوگرافي) مانند كوهها، تپهها، درياچهها، سواحل و مجموعه گياهان و جانوران.
2ـ منابع اجتماعي ـ فرهنگي؛ مانند فعاليتها و جلوههاي هنري، جشنوارهها وديگر موارد انساني كه شكلدهنده فرهنگ محيطي است.
3ـ منابع داراي ويژگي اقتصادي؛ كه برطرفكننده نيازمنديهاي خدماتي، تسهيلاتي و رفاهي گردشگران در محيط مقاصد گردشگري ميباشد.
پيرامون پردازش اين منابع محيطي و براي پاسخگويي به خواست گردشگران، درچارهچوب بازساختهاي محيطي است كه در همه كشورهاي جهان، مهمانسراهاي بزرگ و مجهز، شبكه عظيم راههاي هوايي، دريايي و زميني، فرودگاهها، تاسيسات تفريحي در مراكز شهري و روستايي، در كنار دريا و رودخانهها و كرانه كوهها ايجاد شده است ]محلاتي، 1380، 11[. اين خود سبب شده است كه هر مقصدي كه مورد توجه گردشگران قرار گرفته، از نظر محيطي دچار تغييرات و گاهي چالش شود. تغييرات محيطي ناشي از گردشگري ميتواند پيامدهاي منفي و مثبتي را به دنبال داشته باشد.
پيرامون پيامدهاي مثبت بيشتر به كارآمدي گردشگري براي حفظ محيط زيست و افزايش سطح رفاه ساكنان محلي تاكيد ميكند. به گونهاي كه بنا به اظهار نظر سازمان جهاني جهانگردي (1379، 73) ميتوان موارد زير را در چارچوب پيامدهاي مثبت گردشگري دريك محيط به شرح زير برشمرد. ( البته اين قيد را بايد بر آن نهاد كه اين امر وقبتي حاصل ميشود كه از طريق برنامهريزي و آمايش سرزمين اقدام شود).
· گردشگري، حفاظت از منابع طبيعي مهم و حياتوحش كه شامل مواردي از قبيل محيط زيست دريايي، توسعه پاركها و زيستگياههاي ملي و منطقهاي ميشود را توجيه نموده و آن را تامين مالي مينمايد. زيرا اين موارد عمدهترين جاذبهها براي گردشگران به شمار ميروند. در مورد كشورهايي با منابع محدود براي محافظت از محيط زيست، اين نكته از مهمترين منافع گردشگري است.
· گردشگري، حفاظت از اماكن باستاني و تاريخي كه جاذبههاي گردشگري هستند را توجيه نموده و آن را تامين مالي ميكند. حتي بخشهاي تاريخي داخل شهرها و شهركها به دليل بهرهبري گردشگري، مورد حفاظت و توسعه قرار ميگيرند.
· گردشگري به بهبود كيفيت محيط زيست منطقه كمك مينمايد. زيرا كه گردشگران علاقهمند بازديد از مناطق جذاب، پاكيزه و به دور از آلودگي هستند. گردشگري محركهايي را براي پاكيزه نگهداشتن محيط زيست فراهم ميسازد. اين امر از طريق كنترل آلودگي هوا، آب، آلودگي صوتي وبصري، كاستن از تراكم و بهبود كيفيت كلي ظاهري از طريق طراحي ساختمانها و محوطهسازي فراهم ميگردد. حتي خود طراحي و جانمايي شايسته امكانات گردشگري، ميتواند در جذاب ساختن محيط زيست شهري و روستايي سهيم باشد. بهبود زيرساختها بخصوص در مورد تامين آب و سيستم دفع فاضلاب و زباله نيز در بهبود كيفيت زيست محيطي موثر است.
· از آنجا كه ساكنين محلي و بخصوص جوانان، شاهد توجه و علاقه گردشگران به مسائل حفاظت از محيط زيست هستند، گردشگري سبب بالابردن آگاهي جوانان ميشود. آنگاه اين افراد بومي، اهميت حفاظت از محيط زيست را در مناطق خود بهتر تشخيص خواهند داد.
۱۳۸۸ مهر ۱۱, شنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر