۱۳۸۸ مهر ۱۱, شنبه

گردشگری و آموزش

همتنيدگي گردشگري با امر آموزش در روند دوسويه رويكرد به تمايززدايي پسامدرن بيش از مقاطع زماني ديگر ضروري به نظر مي رسد كه در آن در يك كنشگري بين امر آموزشي و توسعه گردشگري به عنوان يكي از پارامترهاي توسعه همه جانبه شكل مي‏گيرد.شكل گيري ،پايداري وتوسعه گردشگري در هر جامعه نيازمند امر آموزشي مي باشد. درك و شناخت گردشگري و همچنين چگونگي توسعه و پايداري آن نه تنها در گسترش دانش گردشگري براي درك نيازمندي هاي آن بلكه درآموزش زمينه‏هاي موفقيت درپيرامون تجارت گردشگري و همچنين نيازمندي هاي هر جامعه به امر گردشگري نهفته است كه اين خود يك نگرش و رويكرد انساني را به گردشگري ضروري مي سازد(cary,2004,62 ).در اين ميان گردشگري به عنوان يكي از پارامترهاي توسعه و به عنوان يك امر اقتصادي در كنار رويكرد فرهنگي به آن ، وابستگي تام به همتنيدگي با متن هاي فضايي داشته و با بودن ضرايب گردشگر پذيري در اين متن هاي فضايي جذب گردشگر را تسهيل مي كند.رويكرد به پردازش محيط (طبيعي و انساني ) در متن هاي فضايي در زمينه گردشگري خود از يك سو حاصل شناخت و از ديگر سو حاصل پرورش نيروي انساني در چارچوب امر آموزشي مي باشد.نقش برجسته منابع‏انساني در توسعه گردشگري كه ناشي از امر آموزش است مي تواند با رشد مهارتها و دانش ساكنان محلي از آنان در رشد اقتصاد محلي و ملي بهره فراوان برد(تودارو،1367،473).اين درحالي است كه به باور عمومي گردشگري به عنوان يك بخش سبز اقتصادي با آسيب هاي محيطي كمتري همراه مي باشد و نقش بسياري در رشد فعاليت هاي اقتصادي دارد كه خود وابسته به تكنولوژي ساده بوده و گرايش به سمت بهروري از نيروي كار انساني دارد(Alavalapati,2000,189) كه اين خود در روندي از پردازش بنيان هاي آموزشي به سطوحي بهينه در ايفاي نقش توسعه اي پايدار در متن هاي فضايي مي‏انجامد.

در زمينه شناخت گردشگري ، آموزش گردشگري‏ در دوسويه يك جريان پردازش دانش گردشگري قرار مي گيرد كه از يكسو در تبيين شناخت گردشگري نقش داشته و از ديگر سو چگونگي گردشگري را در فضاي سرزميني و ديگر سرزمين ها باز مي نمايد.آموزش به عنوان پوشش دهنده جمعيت جوان هر سرزمين در پيرامون شناخت امر گردشگري با ضرورت هاي مواجه است. در وهله اول اين جمعيت جوان بنا به پويايي ناشي از سن خود اوقات فراغت بسياري را در پيش رو داشته كه مي توند با شناخت گردشگري بخصوص سرزمين بومي ، ميل به آن را به عنوان گونه‏اي از گذران اوقات فراغت كسب كند و در اين راستانه تنهابا فرهنگ بومي‏آشنا خواهد شد بلكه در رونق گردشگري داخلي به عنوان گونه اي از گردشگري كه نقش كاتاليزور را در پخش درآمد ملي دارد ، سهمي زيادي خواهد داشت.اين در حالي است كه نقش موسسات آموزشي امروزه در ايجاد فرصت هاي لازم براي رشد تواناييهاي فردي و مهارت هاي زندگي و فرهنگ بومي و افزايش اين تواناييها در تمامي زمينه با رويكرد تلفيقي است (سركارآراني،1381 ،184)اين خود شناخت از گردشگري را به وسيله آموزش گردشگري به عنوان بنيان آموزش هر جامعه توجيه مي‏كند.

در اين ميان آموزش گردشگري رويكرد به تامين نيروي انساني لازم براي توسعه گردشگري مي باشد.بر اين مبنا آموزش گردشگري در چارچوب پاسخگويي به تقاضاي گردشگري در زمينه نيروي انساني مورد نياز عمل مي نمايد كه متناسب با نيازهاي واقعي در حال حاضر و در آينده مي باشد.سطوح كلي سرمايه انساني در زمينه گردشگري پيرامون آموزش آن ، براساس تلفيقي از سيستم آموزش گردشگري با تاكيد بر موضوعاتي مانند فرهنگ ، خلاقيت محلي جامعه و مهارت ها و كارايي نيروي كار شكل مي گيرد(رويسي،194،1381).اولين گام در پي ريزي يك نظام آموزش گردشگري ،رويكرد به مديريت كيفيت جامع است كه براساس شناخت نيازها و انتظارات عوامل سيستم يعني فراگيران،مربيان و كارفرمايان ‏شكل مي‏گيرد. درمديريت جامع كيفيت در آموزش گردشگري‏‏كانون توجه ارتقاي مستمر فرايند ها و سيستم ها است كه پايان ناپذير وجستجوگرانه مي‏باشد.

براي دستيابي به چنين يك نظام آموزش گردشگري پويا براي تامين نيروي انساني در وهله اول بايد زير ساخت ها و بنيان هاي اجتماعي آن را بنا نهاده و براين اساس فرهنگ توسعه گردشگري را وجهي همگاني بخشيد.در اين راستا آموزش گردشگري تبلور عيني را مي يابد كه در آن شناخت و تامين نيروي انساني درهمتيده مي‏باشند.بر اين اساس رويكرد به آموزش گردشگري در راستاي افزايش كيفيت و كميت بايد علاوه برتري عملكردي ،دستيابي‏به اهداف استراتژيك و موفقيت دراز مدت را نيز مدنظر داشته باشد. از اين رو بايد مفهوم ارتقاي مستمر و ابزارهاي آن معرفي و بكار گرفته شود و از طرف ديگر بايد فرهنگ جاري تغيير داده شود تا تغييرات ناشي ازارتقاي مستمر را پذيرا باشد.

در اين ميان در نظر گرفتن فرايند آموزش گردشگري اولويت بسياري دارد. فرايند آموزش گردشگري ‏شامل درون داده‏هايي است كه توسط آموزش گردشگري فراهم مي آيدكه در برگيرنده فعاليتهايي است كه در پيرامون تامين نيروي انساني مورد نياز گردشگري‏ انجام مي گيرد كه در اين زمينه ميتوان به فرايند آموزش گردشگري در قالب فرايند حرفه پذيري اشاره كرد. مديريت فرايندآموزش گردشگري‏ ،مستندسازي ،كنترل تغييرات ،آموزش و مميزي را بر‏عهده دارد.اين خود ضروري مي سازد كه ‏فرايند آموزش گردشگري بايد درست وبه موقع طرح ريزي شود ؛فعاليت هاي آن به طور صحيح انجام گيرد ونتيجه يا نتايج آن پاسخگوي نيازها وانتظارات فعاليت هاي گردشگري و توسعه آن باشد.اين در حالي است كه آنچه امروزبه عنوان شاخص اصلي فرهنگ توسعه مطرح مي‏شود پرورش انسان توسعه يافته است في الواقع تنها تدوين يك سيستم جديد مبتني بر انسان توسعه يافته مي‏تواند به توسعه پايدار بيانجامد و برپايه اين بينش مدرسه از مديراني بهره مي‏گيرد كه نه تنها با تغيير موافقند بلكه خود منشاتغيير هستند و تئوري مديريت آنها را تحول دائمي ،آموزش مستمر ،خلاقيت ،تكامل و مشاركت همه فراگيران دانش تشكيل مي‏دهد‏.

شماي كلي اين روند را مي توان در تبلور «اقتصاد آموزش» بازجست كه امروزه علاوه بر آنكه بخش مهمي از« اقتصاد كار» را تشكيل مي دهد با كمك گرفتن از ساير زير بخش هاي علم اقتصاد در پيوند با آموزش ، نظير اقتصاد بخش عمومي ، اقتصاد رفاه و ساير بخش هاي تخصصي ، به طور مستقل مسير توسعه و تكامل خود را به پيش مي راند(جونز،6،1376).در نظام آموزشي جديد به تحليل اهميت اقتصاد آموزش پيرامون گردشگري به عنوان تسهيل كننده روند اشتغال در اقتصاد كار توجه بسياري مي شود.اين امر به آن سبب شكل مي گيرد كه توانايي تخصصي منابع انساني را كه عبارت از توانايي انتخاب بهترين متغيرهاي ممكن است(عمادزاده،37،1381) را پيرامون گردشگري افزايش دهد.

بطور كلي تحقيق ، تجزيه و تحليل ، اولويت بندي نيازها و كمبودها در حرفه‏هاي گردشگري تسهيل كننده اجراي نظام آموزش گردشگري ، محتوا و برنامه‏هايي است كه منطبق با انتظارات مورد تقاضاي منابع انساني مي‏باشد(فايوس،106،1379).همچنين مسايل اصلي ديگري نيز كه بايد در آموزش گردشگري مدنظر قرار گيرد طراحي مدرك تحصيلي خاص مورد نياز و انطباق اين آموزش و برنامه هاي آن با محيط مي باشد.اين خود در برگيرنده به كنش پذيري بين گردشگران ، ساكنان محلي و فضاي جغرافيايي وبركنش هاي ناشي از اين كنش پذيري است.از اين رو در آموزش گردشگري به عنوان پردازش دانش فضايي انسان توليد كننده و انسان مصرف كننده ، بايد بر امر توليد ، توزيع و مصرف و پراكندگي انسان ها در فضاهاي گردشگري تاكيد نمود(فريد،10،1381).

براساس معيارهاي سازمان جهاني گردشگري ، نظام آموزش گردشگري بايد در برگيرنده رعايت اصول زير باشد(فايوس،15،1379):

· انطباق مهارت‏هايي كه در طول آموزش كسب مي شود با انتظارات و نيازهاي تقاضاي گردشگري

· ارائه نظام آموزشي گردشگري روزآمد و مرتبط با زمان حاضر

· تضمين كارآيي فردي و جمعي توسط هماهنگ كردن اهداف آموزشي

· آشنايي كساني كه متقاضي نظام هاي آموزشي مي باشندكه در واقع قابل دستيابي مي باشد

· تضمين حداكثر كارآيي از طريق بهينه سازي استفاده از منابع

· ايجاد هدايت كيفي كه قادر به رفع نقايض موجود باشد و محتواي برنامه هاي آموزشي را روزآمد نمايد.

0 نظرات:

ارسال یک نظر