مقدمه
جهان معاصر باشتابی غير قابل تصور به سمت فشردگی هرچه بيشتر فضا ـ زمان پيش میرودکه خود نشان از رويکرد سرمايه داری در سيطره همه جانبه برفضاهای جغرافيايی دارد.فضامندی امروز جهان برگرفته از يکسری جريان های میباشد؛که به شکل گيری فضای جريانها در درون فضای جغرافيايی فرصت میدهند.فضایجريانها بامنطق شبکهای خود باگذار از پوسته محدوديت های زمانی ومکانی ، بازتوليد فضا را در خدمت سرمايه داری سازمان نايافته قرار می دهند(کاستلز،345، 1380).يک گونه از اين جريانها، جابجايی گردشگران مابين فضاهای جغرافيايی است.فضای جريان گردشگری در برگيرنده تجارتی آزاد از ارزش قابل مبادله گردشگری در فضاهای جغرافيايی مختلف به عنوان مقاصد گردشگری میباشد.جريان گردشگری در همتنيدگی باسرمايهداری سازمان نايافته ، چرخه عظيمی را از اقتصاد سرمايهداری در تمامی فضاهای جغرافيايی شکل داده است.بنابرآمار بانک جهانی در سال 2000 تعدادگردشگران در سرتاسر جهان بالغ بر 701 ميليون نفر بوده و از اين جريان گردشگری در فضاهای جغرافيايی مبلغی حدود 475 ميليارد دلار وارد چرخه اقتصادی جهان شده است((World Bank,2002.
در اين ميان روندگذار از مدرنيته به وضعيتیپسامدرن[1]در عرصه های اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگیسبب آن شدکه ساختارشکنی "خود ارجاعی های مدرن" در تمامی ابعاد شکل گيرد ودر پيرامون اين ساختارشکنیها اشکال تازهای از سبکمندي زندگی اجتماعی ـ اقتصادی را سبب شود. گردشگري نيز در اين ميان در چالشهای پسامدرن در ساختارشکنی جنبه هاي كلاسيك خودگرفتار آمد وزمينههای شكل گيري جريان گردشگري كيفيتي[2] در اقتصاد پسا صنعتي[3]و پيرامون آن مهيا شد.اين روند زمينه هاي تعامل فرهنگي را همراه با كاهش اثرات سوء زيست محيطي بين ميزبان و گردشگري و محل گردشگري فراهم نمود . در اين ميان گردشگري روستايي[4] نيز به عنوان يك گردشگري كيفيتي به سبب عواملي چند همچون خستگي از محيط پر تلاطم شهري و شهر نشيني همراه با علاقمندي به ميراث فرهنگي ، نگراني هاي محيط زيست و شيوه زندگي سالم و امتناع از فرهنگ مصرف گرايي شكل گرفته و توسعه يافته است (شارپلي،4،1380).
گردشگری روستايی در پردازش فضايی پسامدرن حاصل پيگيری بازپيوستهای ساختارشکنی گردشگری انبوه[5]در الگوهای فضايی سهگانه میباشد؛ که اين فرصت رامهيا میکند در هنگامیکه نشانه شناسی فضاهای جغرافيايی به عنوان يک نمونه ساده از برکنش اجتماعی در بازتوليد فضايی می باشد وشناسايی سيبورگ از اهميت اساسی برخوردار است( (Dematties,2001,120؛روندی از نگرش پساختاری توسعه در قالب جريان گردشگری در نواحی روستايی شکل گيرد.ازاين رو تبيين گردشگری روستايی بخصوص در چارچوب پساگردشگری انبوه ورويکردی از توسعه چندپارادايمی ضروری است.
گردشگری روستايی
گردشگري روستايي امروزه يكي از مردميترين اشكال گردشگري محسوب ميشود. بر اساس گزارش سازمان همكاري و توسعه اقتصادي (OECD) در ايالات متحده امريكا در سال 1992 بيشتر از 70 درصد جمعيت از انواع تفريحات روستايي برخوردار گرديدهاند (شارپلي، 1380، 5). اين در حالي است كه گردشگري روستايي يك روند دو سويه اقتصادي را در نواحي روستايي رقم ميزند كه ميتوان دربر گيرنده يك رشد اقتصادي و تنوع فعاليتها از يك سو و همچنين ايجاد اشتغال و درآمدزايي براي ساكنان روستايي از ديگرسو باشد. گردشگري روستايي مازاد نيروي انساني را در روستا جذب نموده و همراه با آن ميتواند يكي از فرصتهاي شكلگيري توسعه همه جانبه روستايي محسوب شود(سقايي،2،1382). گردشگري روستايي با قرارگرفتن در دو سوي يك جريان گردشگري از يك سو نشان دهنده گردشگري با ويژگيهايي همچون انعطاف پذيري، تركيب و سفارش محصولات گردشگري براي نيازهاي انفرادي مصرف كنند بوده(Sehofild, 1996, 334) و از ديگر سو با توجه به ارزشها و اثرات ناشي از اين گونه گردشگري رويكري مطرح در كنار ديگر گزينههاي توسعه همه جانبه فضاهاي روستايي محسوب ميگردد كه ميتواند در حمايت از سياستهاي كشاورزي و حفظ محيطزيست ايفاي نقش كند(جوان1 ،1382).
گردشگري روستايي را میتوان اينگونه تعريف كرد (( گردشگري روستايي عبارت است از فعاليت ها و گونه هاي مختلف گردشگري در محيط هاي مختلف روستايي و پيرامون آنها كه در بردارنده آثاري ] مثبت /منفي [ براي محيط زيست روستا] انسان/ طبيعي [ مي باشد ))(سقايي،43،1382). بديهي است اين چنين برداشتي از گردشگري روستايي مي تواند زمينه هاي مختلف فعاليت هاي گردشگري چون سكونتگاهها ، رويدادها ، جشنواره ها ، ورزش ها و تفريحات گوناگون را در بر گيرد كه در محيط روستا شكل مي گيرند ( soteriades,2002,617). در اين بين شرايط طبيعي ، مورفولوژيكي ، عناصر اقليمي همراه با ساختار اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي محيط روستا اشكال گوناگون و متنوعي از روستا ها را به وجود مي آورند كه هر كدام به لحاظ فيزيكي ، تيپ معماري ، نوع مسكن ، الگوي سكونت ، نوع معيشت ، آداب و رسوم و سنت ها از يكديگر متمايز مي باشند . اين وجه تمايز و وجوه مختلف روستاها خود خالق جاذبه هاي است كه گردشگران روستايي را به بازديد از اين مناطق علاقمند و آنها را هر از گاهي به مسافرت به اين مناطق وا مي دارد ( رضواني ، 1374 ، 105 ). گردشگري روستايي را مي توان از دو منظر مختلف مورد توجه قرار داد از يك سو محيط هاي روستايي و پيرامون آنها اين فرصت رامهيا مي كنند تا گردشگران فارغ از هياهوي شهري و سيطره تكنولوژي در بطئن سنتي روستا زماني را به فراغت بگذرانند و از ديگر سو در كنار آن ، اقتصاد روستايي وابسته به زمين مي تواند راههاي تنفس ديگري را تجربه كند . در اين ميان هر چند گردشگري راهحلي براي تمامي مشكلات نواحي روستايي محسوب نميشود ولي يكي از شيوههاي است كه ميتواند اثرات اقتصادي مهمي داشته باشد و به نوعي ميتواند به كند شدن روند تخليه سكونتگاههاي روستايي و جريان مهاجرت جمعيت روستايي كمك كند. از ديگر آثار گردشگري روستايي مواردي است كه در زير بدان اشاره ميشود:
1- ايجاد اشتغال براي نيروي مازاد كار و ايجاد فعاليتها براي كار مازاد
2- تنوع اقتصاد روستايي در كنار ديگر بخشهاي اقتصادي
3- بالابردن سطوح درآمدي خانوارهاي روستايي
4- ايجاد تقاضا براي محصولات كشاوري و ديگر محصولات حاصل از فرآوري كشاورزي(سقايی،3،1382).
بطورکلی گردشگري روستايي از يك سو قابليت اقتصاد سرمايهداري را در تصرف فضاهاي جديد و ادغام آنها را در چرخه مصرف باز مينمايد كه در آن راهبرد كالايي شدن نواحي روستايي به عنوان بخشي از اقتصاد زيبا شناختي معاصر محسوب ميگردد(Kneafsey , 2001,763) . از ديگر سو گردشگري روستايي نتيجه يك مفهوم فراگير از گريزهاي شهري است كه در سيطره سرمايهداري رهيافت پسافورديسم را در عبور از نگرش تك محور در نواحي روستايي، در قالب كنش پذيري اقتصادي- اجتماعي كه مي تواند زمينه ساز درآمد و اشتغال باشد در تلفيق با صنعت زمينداري به اجرا ميگذارد(Hell, 1999, 195).
۱۳۸۸ مهر ۱۱, شنبه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر