۱۳۸۸ مهر ۲۱, سه‌شنبه

وجهه يک مقصد گردشگری

درخصوص تأثير استنباط گردشگران از وجهه يك مقصد گردشگري بر تصميم‌ آنها به سفر به آن مقصد توافق نظري گسترده وجود دارد. استنباط گردشگر از وجهه يك مقصد گردشگري به عنوان ادراك و يا برداشت او از آن محل تعريف مي‌شود (Fakeye & Cromplon, 1991) . بعضي از ديگر محققان وجهه استنباط شده را «تصويري ذهني از آن مقصد گردشگري» مي‌دانند. پس بسيار منطقي است كه فرض كنيم وجهه استنباط شده بر تصميم‌گيري گردشگران تأثير مي‌گذارد. وجهه استنباط شده، يك تعبير ذهني از واقعيتي است كه توسط گردشگر بدست آمده است و بر نگرش شناختي و همچنين بر جنبه‌هاي عاطفي يا احساسي او تأثير مي‌گذارد.
اگر بخواهيم تعريف دقيقي از وجهه استنباط شده داشته باشيم، بسيار دشوار است. زيرا اين عبارت در زمينه‌هاي مختلف روانشناسي، رفتاري، بازاريابي و جامعه‌شناسي مورد استفاده قرار گرفته است. در روانشناسي وجهه به پنداره ظاهري يا قابل رويت اشاره دارد، در حالي كه در مباحث رفتاري به جوانب كاملتري از جمله تأثيرات ايجاد شده، آگاهي، احساسات، ارزشها و باورها در خصوص يك مسأله خاص دلالت مي‌كند (Pearce, 1988. P. 162) .
اما در بازاريابي عبارت " وجهه" به ويژگيهايي اشاره دارد كه بر رفتار مصرف كننده تأثير مي‌گذارند. تعريف متداول از وجهه يك مقصد گردشگري در متون گردشگري را كرامپتون (1979) ارايه داده است. او وجهه استنباط شده از يك مقصد گردشگري را چنين تعريف مي‌كند: «وجهه استنباط شده مجموعه باورها، عقايد و نظراتي است كه يك فرد از يك مقصد دارد» (Crompton,1979,P.18). اين يك تعريف در سطح فرد مي‌باشد اما قابل تعميم به گروه نيز مي‌باشد. برای بازاريابان بسيار مهم است كه جنبه‌هايي از وجهه استنباط شده را شناسايي نمايند كه در يك بخش از بازار عمويت دارد ، اين امر امكان تقسيم بازار را فراهم مي‌سازد تا بتوان استراتژي‌هايي متناسب با هر بخش از بازار تدوين نمود.
تعريف لاوسون و باد بووي از وجهه استنباط شده هم به جنبه های فردي و گروهي اشاره دارد. ازنظر ايشان: «وجهه استنباط شده بيان دانش عيني، برداشت‌ها، پيش داوري‌ها، تصورات و افكار احساسي‌اي است كه يك فرد يا يك گروه نسبت به يك محل با مقصد گردشگري دارند» (Lawson & Baud-Bovy,1977).
ممکن است وجهه استنباط شده يك تصويرغير واقعي يا ذهنی از مقصد گردشگري باشد اما همين تصوير ذهني گردشگر بر انتخاب او تاثير می گذارد (Mercer, 1971) .
نتايج تحقيقات متعدد حاكي از آن است كه رفتار گردشگران گاه توسط استنباط آنها از وجهه مقصد گردشگري شرطي مي‌شود و تأثير اين مسأله از ابتدا در مرحله انتخاب مقصد مسافرت قابل مشاهده است. بنابراين دلايل انتخاب مقصد تنها توسط‌ عوامل‌ عيني‌ محيط‌ قابل ‌توجيه ‌نيست (Johnson & Thomas, 1995) . بنابراين فرض بر آن است محل‌هايي يا مقاصد گردشگري كه داراي وجهه مثبت قوي هستند مورد انتخاب واقع شوند و يا در فرآيند تصميم‌گيري مورد توجه بيشتر قرار گيرند، اين مسأله در تحقيقات (Alhemoud & Armstrong, 1996) و (Echtner & Ritchie, 1991) و (Johnson & Tomas, 1992) مورد اشاره قرار گرفته است.
وجهه استنباط شده تأثير عمده‌اي بر كيفيت استنباط شده از يك مقصد گردشگري دارد. زيرا قبل از بازديد از يك محل آنچه را كه مي‌توان از يك مقصد گردشگري انتظار داشت قالب‌ريزي مي‌نمايد. تصور هر كس از يك مقصد گردشگري منحصر به خود اوست و متشكل از خاطرات، برداشت‌ها، تصورات او از آن محل مي‌باشد.
استابلر عواملي را كه بر شكل‌گيري استنباط گردشگران نسبت به وجهه يك محل گردشگري تأثير دارند به دو دسته عوامل جانب عرضه و تقاضا تقسيم نموده است (Stabler,1988). عوامل تأثيرگذار جانب تقاضا شامل انگيزه،خصوصيات روانشناختي، تجارب و خصوصيات فرهنگی اجتماعي گردشگر مي‌باشند، اما عوامل جانب عرضه؛ آوازه مقصد، برنامه های بازاريابي مقصد و اخبار و گزارشات منتشر شده در باره آن هستند. در مدل بيرلی ومارتين عوامل موثر در شکل گيري وجهه يک مقصد گردشگری به دو گروه دسته بندی شده اند: منابع اطلاعاتی و خصوصيات فردی گردشگر ((Beerli & Martin,2004.
منابع اطلاعاتي ازجمله عوامل انگيزاننده يا شکل دهنده وجهه مقصد به شمار مي‌روند، آنها عواملی هستند که برشکل گيری تصورات و ارزيابي‌ها گردشگر موثرند. منظور از منابع اطلاعاتي، کليه منابع مختلف در دسترس گردشگران شامل اطلاعات حاصل از بازديد از محل می باشند. منابع اطلاعات فوق را مي‌توان به دو دسته اطلاعات اوليه و ثانويه تقسيم کرد منابع دسته اول منابعی هستند كه از تجربه بازديد مستقيم گردشگر از مقصد به دست آمده‌اند. منابع ثانويه يا دسته دوم شامل چهار مورد منابع ترغيبي آشکار و پنهان، مستقل و ارگانيک هستند که قبل از تجربه بازديد از مقصد گردشگري به دست آمده و بر وجهه تاثير مي‌گذارند. منابع ترغيب کننده آشکار ، همان تبليغات معمول و مرسوم رسانه‌ها ست و بيشتراز طريق موسسات مرتبط گردشگری در مقصد يا گردانندگان تورهای سفر ارايه مي‌شود. اما گزارش‌ها از مقصد و يا مقالات مطروحه در دسته منابع ترغيب کننده پنهان قرار مي‌گيرند که مي‌توانند به صورتي غير رسمي و بطور ناآشکار از مقصد تبليغ کنند. منابع آزاد يا مستقل ، شامل پخش اخبار، اسناد، فيلم ها، برنامه‌هاي تلويزيوني و ... از رسانه‌هاي مختلف مي‌باشند. منابع ارگانيک نيز افرادي همچون دوستان و نزديکان گردشگر و نيز اطلاعات حاصل از مقصد‌هاي گردشگري مي‌باشند که بر اساس دانش يا تجربه خود فرد بطور داوطلبانه حاصل شده باشد، اين دسته از اطلاعات بطور تدريجي در طول عمر جمع آوري مي‌شوند (Beerli & Martin,2004). عوامل شخصي يا عوامل دروني نيز بر شکل گيري وجهه تاثير مي‌گذارند. بنابراين وجهه استنباط شده همچون برداشتي برنامه ريزي شده از مقصد گردشگري است و با توجه به نيازهاي خود فرد و انگيزه ها، دانش قبلي، ترجيحات و ديگر خصوصيات فرد گردشگر شکل مي‌گيرد.
هانت (1975) ابراز مي‌دارد كه وجهه استنباط شده بعضاً تحت تأثير فاصله از مقصد قرار مي‌گيرد. زيرا افراد با احتمال بيشتري مناطق نزديك خود را بازديد مي‌كنند و از طريق مجله و دوستان و آشنايان اطلاعاتي در مورد آن به دست مي‌آورند. او چنين نتيجه‌گيري مي‌كند كه افراد استنباط قوي‌تر و واقعي‌تري نسبت به يك مقصد گردشگري نزديك به محل خود دارند (Hunt, 1975).
نظريه گام به گام وجهه استنباط شده چنين بيان مي‌دارد كه وجهه استنباط شده يك غير گردشگر بسيار متفاوت از وجهه استنباط شده گردشگري است كه از يك مقصد گردشگري بازديد كرده است (Gunn, 1972) . البته اين ادعا توسط تحقيقات متعددي مورد تأييد قرار گرفته است. از جمله مي‌توان به تحقيقات (Chon, 1992) اشاره كرد. معمولاً افراد سفر كرده داراي استنباط واقعي‌تر، پيچيده‌تر، متمايزتر از افراد ديگر مي‌باشند. اما درعوض نارايانا (1976) در تحقيق خود دريافت كه وجهه استنباط شده از يك مقصد گردشگري مي‌تواند در طي زمان تغيير يافته و يا رنگ يابد. بخصوص اگر گردشگر با بازديد از ديگر محل‌هاي مشابه حافظه خود را مغشوش نمايد .(Narayana, 1976)
چون (1992) تطابق و عدم تطابق وجهه استنباط شده از يك مقصد گردشگري و انتظارات گردشگران با تجربه واقعي آنها را مورد مطالعه قرار داده است. او دريافت كه وجهه مثبت و تجربه مثبت از سفر موجب ارزيابي مثبت از يك منطقه مي‌شود. در حالي كه نگرش يا وجهه استنباط شده منفي و تجربه مثبت موجب يك ارزيابي كاملاً مثبت از يك منطقه مي‌گردد. اما از يك وجهه استنباط شده مثبت و تجربه منفي بيشترين ارزيابي منفي حاصل مي‌گردد(Chon, 1992).
لازمه كنترل و يا مديريت صحيح وجهه استنباط شده نسبت به يك مقصد گردشگري، داشتن آگاهي صحيح از علايق گردشگران و نگرش آنها در مورد داشته‌هاي مقاصد گردشگري مي‌باشد. يك نگرش مثبت و يا استنباط يك وجهه مناسب موجب تعيين يك موضع مناسب از مقصد گردشگري در ذهن بخشي از بازار مي‌شود. بدين معني كه اين مقصد گردشگري نسبت به موارد مشابه جايي متفاوت است.
درصورتي که مديران ومتوليان صنعت گردشگري هر مقصد، اطلاعات مورد نياز گردشگران را از طريق کانال‌هاي ارتباطي مناسب در اختيار آنها قرار ندهند، قادر به کنترل وجهه استنباط شده از مقصد از جانب بازارنخواهند بود.
نداشتن اطلاعات كافي در خصوص جاذبه‌هاي يک مقصد گردشگري مانع برنامه‌ريزي از جانب گردشگر و انتخاب استراتژي مناسب براي كنترل وجهه استنباط شده از مقصد از جانب مديران آن مي‌گردد. بعلاوه در هر مقصد گردشگري كسب و كارهاي كوچكي ايجاد مي‌شود كه عملكرد آنها مستقيماً بر صنعت گردشگری تأثير مي‌گذارد و گاهي تناقض اهداف سازمانهاي دولتي و خصوصي كه در صنعت گردشگری فعاليت دارند و نداشتن دانش تخصصي مانع پيشرفت صنعت گردشگری درمقصد مي‌گردد. عدم دخالت مستقيم مسئولين و متوليان امر گردشگری در زمينه محصولات گردشگری و برنامه‌هاي بازاريابي گردشگري موجب مشكلاتي در اين زمينه مي‌شود. عدم هماهنگي و كنترل فعاليتهاي تجاري در صنعت گردشگري مقصد مانع اتخاذ شيوه‌اي استراتژيك مي‌گردد كه هويتي خاصي را براي يك مقصد گردشگري ايجاد نمايد، لذا چنين مقصد گردشگري يك پيام مشخص و تأثيرگذار كه بيانگر ارزشهاي آن مقصد گردشگري باشد براي بازار مربوطه نخواهد داشت. سازمان‌هاي كوچك استطاعت تبليغ و ترويج از منطقه گردشگري خود را ندارند. معمولاً سازمانهايي كه چنين توانايي را دارند عضو سازمان‌هاي تجاري بين‌المللي مي‌باشند. خطوط هوايي و هتل‌هاي بين‌المللي مستقر در بازارهاي بين‌الملل از اين جمله‌اند. هتل‌ها و خطوط هواپيمايي از اين نظر كه بيشترين خدمات را در اين زمينه ارايه مي‌دهند و با بازارهاي متفاوت در ارتباط هستند بيشترين قدرت تأثيرگذاري را دارند. شايد تعداد زيادي از سازمان‌هاي سياحتي در خصوص يك محل گردشگري تبليغ نمايند، اما اگر بر روي جنبه‌هاي خاص تأكيد شود كه متعارض و متفاوت از هم باشند تأثير چنداني نخواهد داشت. لاوز (Laws, 1991) در تحقيق خود نشان داده است كه چگونه جزاير هاوايي به عنوان جزاير آتش‌فشاني و جزاير اركيده مي‌تواند محلي براي بازديدگردشگران باشد. بسياري از متوليان امر گردشگري تصميماتي فعال در خصوص آميخته محصولات و تركيب بازارهاي مورد هدف خود اتخاذ مي‌كنند. اين امر مستلزم فراهم آوردن شرايطي است كه بتواند نيازها و ذايقه در حال تغيير گردشگران را تأمين نمايد و بر تصميم گردشگران تأثير بگذارد (Laws & Cooper, 1998) .
روشهاي استراتژيك بطور روزافزوني به برنامه‌ريزي گردشگري وارد مي‌شوند و وقتي موضوع تصميم انتخاب محصول و بازار مورد بررسي باشد، بسيار مؤثر واقع مي‌شوند. برنامه‌ريزي استراتژيك بازار گردشگري، چارچوب مؤثري براي مطالعه بررسي كليه جوانب امر فراهم مي‌سازد (Cooper, 1995) . اين فرايند انتخاب هدف، ايده‌اي كلي براي سرمايه‌گذاران در امر گردشگري، ايجاد نموده و موجب هدفمند شدن آن مي‌گردد. شيوه برنامه‌ريزي استراتژيك موجب همكاري نزديك بين واحدهاي دولتي و بازرگاني مي‌شود و موجبات ابتكار عمل و خلاقيت را براي اين سازمانها فراهم مي‌سازد، اتخاذ اين شيوه مستلزم تعيين دقيق وظايف و مسئوليتها مي‌باشد.
منبع : بخشی از مقاله زیر می باشد :
ـ رنجبريان، بهرام (1385): وجهه استنباط شده از ايران به عنوان يك مقصد گردشگري، شماره 2، صص 80-69

۱۳۸۸ مهر ۱۹, یکشنبه

کوله اکوتوریستی

سفر اکوتوریسم از خانه شروع میشود، زمانی که اکوتوریست در حال انتخاب وسایل مورد نیاز سفر است. میتوانیم کوله او را کوله اکوتوریست بنامیم. شاید در نگاه اول این موضوع به نظر شما خسته کننده و یا بی‌اهمیت باشد، درحالیکه هرچه بیشتر در این باره تفکر و یا مطالعه کنید، به پیچیدگی، جذابیت و اهمیت این موضوع پی می‌برید.
در صورتیکه کوله مناسب سفر ندارید و یا کوله‌های قدیمی شما دیگر قابل استفاده نیستند، به دنبال کیف‌هایی باشید که قسمت عمده مواد تشکیل دهنده آنها قابل بازیافت باشند. معمولا مواد تشکیل دهنده کوله‌ها به طور کامل روی برچسب آنها درج نشده است. ولیکن اشاره به این خصوصیت کوله، فروشنده را به این فکر وا می‌دارد که درآینده از تولید کنندگان کیف اطلاعات کامل‌تری درباره میزان بازیافتی بودن مواد تشکیل دهنده کیف گرفته و این نیاز بازار را به گوش آنها برساند. تحقیق در اینترنت میتواند به شما در پیدا کردن کیف‌های قابل بازیافت کمک کند زیرا فروشندگان کیف معمولا اطلاعات کاملی در این باره ندارند. البته توجه داشته باشید که در صورت داشتن کوله لزومی به خرید کوله اکولوژیک نیست زیرا مصرف هر وسیله ای یعنی استفاده بیشتر از منابع زمین و مصرف گرایی متضاد با حفظ محیط‌زیست میباشد.
در مرحله انتخاب وسایل مورد نیاز سفر، مطمئنا سلیقه شما، مقصد، شرایط آب و هوا ، طول سفر، سن و جنس شما، نوع سفر، وسیله حمل و نقل، وسایلی که باعث آرامش بیشتر شما در سفر میشوند و شرایط اجتماعی- فرهنگی جامعه میزبان همگی روی محتویات کوله شما تاثیر می‌گذارند.
* مهمترین توصیه سبک بودن کوله سفر است، زیرا اولا هرچه سبک‌تر سفر کنید، انرژی کمتری در حمل و نقل مصرف خواهد شد. ثانیا سبک سفر کردن باعث میشود بتوانید از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده کنید. ثالثا کمتر همراه داشتن وسایل غیر ضروری حس کهتری اقتصادی جامعه میزبان را کمتر تحریک میکند و در نهایت شما از اقتصاد محلی با گذاشتن فضای خالی در کوله تان و خرید از مردم محلی در برگشت حمایت خواهید کرد.
* مطالعات خود را درباره مقصد، قبل از شروع سفر انجام دهید و به جای برداشتن کتابهای راهنمای سفر، یادداشتهای خود را بردارید. از خرید کتابهای قدیمی راهنمای سفر خودداری کنید. برای یاد گرفتن عبارات سودمند و تشکر و سلام کردن به مردم محلی میتوانید از کتابهای مرتبط اطلاعات لازم را به دست آورید.
* لباسهای غیر نو، بدون زرق و برق، زود خشک شو، آستین بلند و به رنگهای متداول در طبیعت که باعث می شوند توجه بیش از حد مردم محلی را به خود جذب نکنید و حیوانات منطقه را از خود نرانید به تن کنید.
* از ملحفه سبک استفاده کنید. یک کیسه پارچه ای برای جدا کردن لباسهای تمیز و کثیف خود در کوله داشته باشید.
* در صورت استفاده از الکتریسیته در مقصد، تلاش خود را برای حداقل استفاده از الکتریسیته انجام دهید.
* مواد دفع کننده حشرات و ضد آفتاب تهیه شده از مواد طبیعی، کیف کمکهای اولیه و ژل ضدعفونی کننده برای استفاده بعد از دستشویی همراه داشته باشید.
* در صورت عدم وجود آب تصفیه شده بخصوص در مناطقی که مالاریا شایع است، یک کتری برقی کوچک همراه داشته باشید.
* به جای برداشتن MP3 Player و گوشی به صداهای مکانی که از آن دیدن می کنید گوش کنید و تلاش کنید با مردم گفتگو کنید.
* چنانچه آشنایانی در مقصد دارید، برای آنها عکس و یا هدیه کوچکی از محل زندگی خود ببرید.
* یک مداد و دفتر یادداشت کوچک به جای Packet PC همراه داشته باشید.
* یک ساعت ارزان زنگ داربه همراه داشته باشید تا به موقع سر قرارهای خود حاضر شوید.
* فتوکپی از مدارک سفر خود به همراه داشته باشید تا در صورت مفقود شدن اصل آنها این مدارک بتوانند به شما کمک کنند.
* باتری‌های قابل شارژ در صورت داشتن وسایل الکتریکی همراه داشته باشید.
* توجه کنید که فضای کافی برای برگرداندن زباله‌های خود به خصوص پلاستیک‌ها و باتری‌ها داشته باشید، زیرا مناطق اکوتوریستی معمولا تجهیزات لازم برای بازیافت این مواد را ندارند.
* از محل مورد بازدید خود از صنایع دستی محلی برای دوستان خود هدیه تهیه کنید تا هم از اقتصاد محلی حمایت کرده باشید و هم خاطره سفر را از یاد مبرید.
* در نهایت توجه داشته باشید که بهتر است کوله خود را خودتان حمل کنید و استفاده از مردم محلی برای این منظور پسندیده نیست.

منبع: فصلنامه TIES

بیانیه اسلو پیرامون اکوتوریسم

بیانیه اسلو پیرامون اکوتوریسم

سازمان ملل سال 2002 را به عنوان سال بین المللی اکوتوریسم اعلام کرد، اتفاق مهم این سال نشست جهانی اکوتوریسم بود که در کبک کانادا در می سال 2002 برگزار شد.
پنجمین سالگرد نشست کبک در می 2007 تحت عنوان کنفرانس جهانی اکوتوریسم در اسلو برگزار شد. هدف این کنفرانس ارزیابی یافته ها و چالش های پیش آمده در زمینه اکوتوریسم از ابتدای سال 2002 تا کنون بود. بدین منظور انجمن های ملی و منطقه ای اکوتوریسم، متخصصین و حقوقدانان، از سرتاسر دنیا گرد هم آمدند تا برای سیاست ها و عملکردهایشان تعهدی ایجاد کنند و نقش منحصر به فرد اکوتوریسم را در حفاظت و توسعه پایدار قوی تر کنند. برگزاری این کنفرانس توسط جامعه بین المللی اکوتوریسم (TIES)، اداره اکوتوریسم نروژ و برنامه محیط زیست سازمان ملل (UNEP) سازماندهی شد و در آن 450 نماینده از 73 کشور حضور یافتند.
بیانیه کبک در سال 2000، پتانسیل ها و چالش های اکوتوریسم را در کمک به توسعه پایدار بیان نمود. همچنین توصیه هایی را به دولت ها، بخش خصوصی، NGO ها، آژانس های بین المللی، جوامع بومی و محلی ارائه نمود. متن بیانیه کبک همچنان دارای اعتبار بوده و بیانیه اسلو نیز بر اهمیت آن تاکید مجدد کرده است.
از سال 2002:

* بسیاری از مناطق طبیعی جهان در خطر تهدید قرار گرفته و به دلیل کمبود مناطق تحت حفاظت روز به روز صدمه بیشتری به تنوع زیستی و منابع وارد شده است.
* میزان توریست های جهان 23% رشد پیدا کرده است و پیش بینی می شود که این تعداد تا سال 2020، دو برابر شود.
* افزایش میزان آگاهی از ابعاد و تبعات تغییرات آب و هوای کره زمین، منجر به کمک در چگونگی انجام سفر ها در زمان کنونی و آینده خواهد شد.
* نقش توریسم در حمایت از توسعه پایدار، دستیابی به اهداف توسعه هزاره آینده و کاهش قابل ملاحظه فقر به طور بارزی شناخته شد.

به دلیل وجود این فشارها و فرصت ها، سازمان جهانی جهانگردی، UNEP و سایر آژانس های بین المللی به حمایت از سیاست هایی که منجر به پایداری هر چه بیشتر توریسم می شدند، ادامه دادند، که این روش بسیار موثر واقع شد. اکوتوریسم به دلیل نقش مهم و نوآورانه اش در این روند باید ادامه یابد تا به عنوان یک الگو برای کل صنعت توریسم باشد.
برای تحقق این موضوع همانطور که در تعریف بیان شده اکوتوریسم نوعی از توریسم می باشد که مستلزم انجام سفری مسئولانه به مناطق طبیعی است که در جهت حفاظت از محیط زیست بوده و منجر به ایجاد درآمد پایدار برای افراد بومی منطقه می شود.
اکوتوریسم در 5 سال اخیر از جایگاه مهمی بر خوردار شده ولیکن همچنان چالش های زیادی باقی مانده است:

* علاقه برای مشاهده مناطق طبیعی و حیات وحش روز به روز در حال افزایش است که این امر موقعیت های زیادی را ایجاد کرده، ولیکن فشارهای زیاد و نیاز برای مدیریت صحیح را به وجود آورده است.
* اصطلاح اکوتوریسم بیشتر شناخته شده و به کار میرود ولیکن مورد سوءاستفاده نیز قرار گرفته و در مفهوم واقعی خود به درستی به کار برده نمی شود.
* بیشتر دولت ها استراتژی اکوتوریسم را توسعه دادند ولی به نظر می رسد که این استراتژی ها باید در جهت روند کلی توریسم و سیاست های محیط زیستی کامل تر شوند و در نهایت در عمل تحقق یابند.
* تعداد پروژه هایی که با هدف ایجاد سرمایه گذاری های اکوتوریسم، در سرتاسر دنیا وجود دارند، در حال افزایش هستند. این پروژه ها بیشتر در جوامع محلی ا جرا می شوند و به عنوان ابزاری برای ایجاد معیشت پایدار و کمک به حفاظت می باشند. با این وجود هنوز مشکلات اقتصادی باقی مانده و نیاز به ارتباط بهتر با بازار احساس می شود.
* در حال حاضر بسیاری از کشورها دارای جوامعی هستند که اکوتوریسم در آنها اجرا می شود و نیاز به حمایت و پشتیبانی در کار خود دارند.
* جامعه بین المللی اکوتوریسم(TIES) با عضویت بیش از 100 کشور و بیش از 40 انجمن ناحیه ای و ملی شبکه ارتباطی اکوتوریسم ایجاد کرده است. چالش های موجود شامل همسو کردن حفاظت، جوامع بومی و توریسم پایدار از طریق آموزش و حمایت آنها می باشد.

برای شناسایی این چالش های خاص و جهانی و به منظور انعکاس 4 موضوع کنفرانس جهانی اکوتوریسم در سال 2007، آژانس های بین المللی، دولت ها و تمام افرادی که در برنامه ریزی و ارائه اکوتوریسم فعالیت می کنند باید به این نکات توجه کنند:
1- شناخت نقش کلیدی اکوتوریسم در توسعه پایدار محلی.
پدیده اکوتوریسم اغلب در روستاها و مناطق دورافتاده ای اتفاق می افتد که با کمبود منابع معیشتی جایگزین مواجه هستند و میزان فقر در این مناطق بالا است. اکوتوریسم می تواند علاوه بر جنبه حفاظتی، درآمد بیشتری را نیز برای افراد بومی تامین کند. با این وجود جوامع محلی باید در این طرح و سودی که به همراه دارد سهیم باشند و پایداری اقتصادی این طرح منوط بر داشتن برنامه ریزی تجاری و دسترسی آن به بازار می باشد، که شامل فعالیت های زیراست:

* برقراری ارتباط و مشارکت بیشتر بین جوامع بومی، تجارت توریسم در بخش خصوصی، NGOها و دولت.
* رساندن منافع بیشتر به مردم فقیر از طریق سیاست گذاری برای افراد بومی ، ایجاد شبکه برای ارائه محصولات محلی، کمک به تشکیل سرمایه گذاری، حمایت خدمات محلی، زیرساخت های مورد نیاز.
* ایجاد فعالیت های کشاورزی پایدار و منافع اقتصادی دو طرفه از طریق ارتباطات مناسب بین اکوتوریسم و کشاورزی.
* تشویق به توسعه محصولات جدید و تجارت منصفانه توسط قوی تر کردن ارتباط میان میراث فرهنگی منطقه با هنر و صنایع دستی.
* بیشتر منافعی که از حفاظت حاصل می شود، به جوامع بومی اختصاص یابد.

2- افزایش پتانسیل برای مدیریت خوب اکوتوریسم به عنوان یک ابزار مهم اقتصادی و محافظ طبیعت.
اکوتوریسم به وجود مناظر زیبا و حیات وحش فراوان، وابسته است، بنابراین توسعه اکوتوریسم و منافعی که به همراه دارد، به عنوان یک ابزار قوی در حفاظت آنها می باشد.
در واقع در تعریف اکوتوریسم ضروری است که منافع حفاظتی حاصل شوند. روشن است این نتیجه نیازمند این است که تمامی فعالیت های اکوتوریسم به خوبی طراحی و مدیریت شوند تا اثرات مضر اکوتوریسم بر روی محیط به حداقل برسند. این فعالیت ها شامل:

* بالا بردن دانش، مهارت و منابع اطلاعاتی مقامات مسئول مناطق حفاظت شده در توسعه و مدیریت اکوتوریسم و کسب حمایت کافی برای مدیریت مناسب.
* شناخت نیاز های خاص مناطق ساحلی و اقیانوس ها به علت وجود زیستگاه های حساس ، منابع کمیاب و محبوبیت آن ها برای توریسم و تغییرات فشار روی جوامع آن ها.
* توسعه راه های خلاقانه برای استفاده از اکوتوریسم در جهت پشتیبانی و حمایت مالی در امر حفاظت.
* در نظر گرفتن هماهنگی کامل با محیط هنگام طراحی تسهیلات اکوتوریسم ، باقی گذاشتن حداقل اثرات و ترکیب تکنولوژی جدید با ایده های موجود.
* اشاره به تعامل مستقیم بین بازدید کنندگان و حیات وحش برای جلوگیری از نابود شدن تنوع زیستی و جستجوی سود خالص برای حفاظت.

3- حمایت از پویایی اکوتوریسم و اجرای سرمایه گذاری اکوتوریسم و فعالیت های مرتبط این امر از طریق بازاریابی موثر، افزایش اطلاعات و آموزش.
تجارت اکوتوریسم نیز می تواند مانند محیط طبیعی که در آن اکوتوریسم اجرا می شود شکننده و حساس باشد. علت این امر این است که بسیاری از مردمی که با تجارت اکوتوریسم مواجه هستند لزوما در بازاریابی و مدیریت بازدید کنندگان به صورت آگاهانه و اقتصادی مهارت ندارند. بسیاری از محصولات اکوتوریسم به وسیله سرمایه گذاری های خرد و کوچک تامین می شود. مردم در این بخش برای با هم کار کردن، همکاری برای توسعه مهارت ها و نفوذ در بازار باید تشویق شوند.
این فعالیت ها باید شامل موارد زیر باشند:

* اطمینان از اینکه تمامی قسمت های جهان به تسهیلات عملی و برنامه های با کیفیت آموزشی در زمینه اکوتوریسم دسترسی دارند. امکان دارد این دسترسی به طور مستقیم یا از راه دور باشد.
* به روز کردن اطلاعات قابل دسترس در مورد بازارهای اکوتوریسم و افزایش امکان دسترسی به آنها از طریق استفاده از تکنولوژی جدید.
* بهبود مهارت های افراد بومی در راهنمایی و آموزش به عنوان یک بخش مهم در ارائه اکوتوریسم معتبر و با کیفیت بالا.
* همکاری با رسانه ها برای ارائه گزارش های با محتوا و دقیق در مورد اکوتوریسم و افزایش سطح توانمندی آنها در خصوص رعایت اصول مورد نظر.
* قوی تر کردن جوامع بومی، ملی و ناحیه ای اکوتوریسم و ارتباط آنها با جامعه بین المللی اکوتوریسم (TIES) و ایجاد یک شبکه بسیار قوی در میان سایر شبکه ها.

4- معرفی برخی از اصول کلیدی به منظور پایدار کردن اکوتوریسم
تعریف اکوتوریسم توقع ایجاد تاثیر مثبت فراوانی را بر روی جامعه و محیط زیست به وجود می آورد. ایجاد چنین تاثیراتی توسط اکوتوریسم اهمیت داشته و ادامه این تاثیرات مثبت از اهمیت بالایی برخوردار است. این اصول کلیدی باید به موضوعاتی همچون انعکاس جریانات کنونی وشرایط بیرونی شامل فرصت های جدید برای بیشتر نمودن سودهای حاصل از اکوتوریسم و چگونگی مقابله با بحرانها اشاره کنند:
فعالیت های مرتبط با این امر باید شامل موارد زیر باشند:

* ادامه ایجاد استانداردها و معیارها برای کیفیت اکوتوریسم، اثرات آن، اطمینان از پیوستگی استانداردها و ترویج آنها از طریق استفاده از طرح های گواهینامه.
* هدایت تمایلات جدید در تجارت، از طریق ایجاد همکاری های اجتماعی و محیط زیستی مسئولانه و حمایت از امر حفاظت و جوامع محلی.
* توجه به تا ثیرات تغییرات آب و هوا و اثرات آن بر روی اکوتوریسم از طریق معرفی الگو های مسافرتی، ترویج استفاده ازگزینه های مناسب حمل و نقل و تشویق به استفاده از طرح هائی که میزان خروج کربن از آنها در حد استاندارد می باشد.
* کار با سایر بخش های صنعت توریسم به منظور ترویج و رعایت اصول پایداری در آنها.
* احترام به حقوق جوامع بومی در کنترل توسعه اکوتوریسم، شرکت در آن و به دست آوردن حداکثر سود که در نهایت این امر منجر به بالا رفتن مسئولیت بازدید کنندگان و کیفیت بازدید آنها خواهد شد.

گردشگری سلامت

بر اساس تعريف سازمان جهاني گردشگری ( UN-WTO) يكي از اهدافي كه مي تواند گردشگر را برانگيزاند تا عزم سفر نمايد، مسافرت به منظور سلامتي است.
گردشگري سلامت، نوعي از گردشگري است كه به منظور حفظ، بهبود و حصول مجدد سلامت جسمي و ذهني فرد به مدتي بيش از24 ساعت و كمتر از يك سال صورت مي گيرد. عواملي همچون تغيير در ارزشهای مصرف کنندگان، تغييرات سازندگی، مسن تر شدن جمعيت اقتضائات سيستم خدمات بهداشتی را مي توان عوامل اصلي ظهور گردشگري سلامت دانست. مجموعه اين عوامل موجب گرديده اند تا گردشگري سلامت در حال حاضر در زمره رو به رشدترين انواع گردشگري محسوب شود. توانمندي هاي بالقوه وسيع كشور عزيزمان در انواع مختلف گردشگري سلامت موجب شده است تا سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري بهره برداري از اين بازار رو به رشد و رقابتي را با تشكيل كميته گردشگري سلامت و حمايت هاي ويژه از آن در دستور كار خود قرار دهد.
گردشگري سلامت Health Tourism :
به مسافرت افراد از محل دائم زندگي خود جهت حفظ، بهبود يا حصول مجدد سلامت جسمي و ذهني فرد به مدتي بيش از 24 ساعت و كمتر از يك سال گردشگري سلامت اطلاق مي شود
انواع گردشگری سلامت
گردشگری تندرستی (Wellness Tourism)
مسافرت به دهکده های سلامت و مناطق دارای چشمه های آب معدنی و آب گرم(اسپاها) برای رهايی از تنش های زندگی روزمره و تجديد قوا بدون مداخله و نظارت پزشکی و در مواردی که گردشگر بيماری جسمی مشخصی نداشته باشد را گردشگری تندرستی گويند.

گردشگری درمانی (Curative Tourism)
مسافرت به منظور استفاده از منابع درمانی طبيعی(آبهای معدنی، نمک، لجن و غيره) جهت درمان برخی بيماری ها يا گذران دوران نقاهت تحت نظارت و مداخله پزشکی را گردشگری درمانی گويند.

گردشگری پزشکی (Medical Tourism)
مسافرت به منظور درمان بيماری های جسمی يا انجام نوعی از عمل های جراحی تحت نظارت پزشکان در بيمارستان ها و مراکز درمانی را گردشگری پزشکی گويند. در اين نوع از گردشگری سلامت، بيمار ممکن است پس از درمان و معالجه نيازمند استفاده از فضاها و خدمات گردشگری درمانی(مانند اسپاها) باشد.

۱۳۸۸ مهر ۱۱, شنبه

گردشگری و آموزش

همتنيدگي گردشگري با امر آموزش در روند دوسويه رويكرد به تمايززدايي پسامدرن بيش از مقاطع زماني ديگر ضروري به نظر مي رسد كه در آن در يك كنشگري بين امر آموزشي و توسعه گردشگري به عنوان يكي از پارامترهاي توسعه همه جانبه شكل مي‏گيرد.شكل گيري ،پايداري وتوسعه گردشگري در هر جامعه نيازمند امر آموزشي مي باشد. درك و شناخت گردشگري و همچنين چگونگي توسعه و پايداري آن نه تنها در گسترش دانش گردشگري براي درك نيازمندي هاي آن بلكه درآموزش زمينه‏هاي موفقيت درپيرامون تجارت گردشگري و همچنين نيازمندي هاي هر جامعه به امر گردشگري نهفته است كه اين خود يك نگرش و رويكرد انساني را به گردشگري ضروري مي سازد(cary,2004,62 ).در اين ميان گردشگري به عنوان يكي از پارامترهاي توسعه و به عنوان يك امر اقتصادي در كنار رويكرد فرهنگي به آن ، وابستگي تام به همتنيدگي با متن هاي فضايي داشته و با بودن ضرايب گردشگر پذيري در اين متن هاي فضايي جذب گردشگر را تسهيل مي كند.رويكرد به پردازش محيط (طبيعي و انساني ) در متن هاي فضايي در زمينه گردشگري خود از يك سو حاصل شناخت و از ديگر سو حاصل پرورش نيروي انساني در چارچوب امر آموزشي مي باشد.نقش برجسته منابع‏انساني در توسعه گردشگري كه ناشي از امر آموزش است مي تواند با رشد مهارتها و دانش ساكنان محلي از آنان در رشد اقتصاد محلي و ملي بهره فراوان برد(تودارو،1367،473).اين درحالي است كه به باور عمومي گردشگري به عنوان يك بخش سبز اقتصادي با آسيب هاي محيطي كمتري همراه مي باشد و نقش بسياري در رشد فعاليت هاي اقتصادي دارد كه خود وابسته به تكنولوژي ساده بوده و گرايش به سمت بهروري از نيروي كار انساني دارد(Alavalapati,2000,189) كه اين خود در روندي از پردازش بنيان هاي آموزشي به سطوحي بهينه در ايفاي نقش توسعه اي پايدار در متن هاي فضايي مي‏انجامد.

در زمينه شناخت گردشگري ، آموزش گردشگري‏ در دوسويه يك جريان پردازش دانش گردشگري قرار مي گيرد كه از يكسو در تبيين شناخت گردشگري نقش داشته و از ديگر سو چگونگي گردشگري را در فضاي سرزميني و ديگر سرزمين ها باز مي نمايد.آموزش به عنوان پوشش دهنده جمعيت جوان هر سرزمين در پيرامون شناخت امر گردشگري با ضرورت هاي مواجه است. در وهله اول اين جمعيت جوان بنا به پويايي ناشي از سن خود اوقات فراغت بسياري را در پيش رو داشته كه مي توند با شناخت گردشگري بخصوص سرزمين بومي ، ميل به آن را به عنوان گونه‏اي از گذران اوقات فراغت كسب كند و در اين راستانه تنهابا فرهنگ بومي‏آشنا خواهد شد بلكه در رونق گردشگري داخلي به عنوان گونه اي از گردشگري كه نقش كاتاليزور را در پخش درآمد ملي دارد ، سهمي زيادي خواهد داشت.اين در حالي است كه نقش موسسات آموزشي امروزه در ايجاد فرصت هاي لازم براي رشد تواناييهاي فردي و مهارت هاي زندگي و فرهنگ بومي و افزايش اين تواناييها در تمامي زمينه با رويكرد تلفيقي است (سركارآراني،1381 ،184)اين خود شناخت از گردشگري را به وسيله آموزش گردشگري به عنوان بنيان آموزش هر جامعه توجيه مي‏كند.

در اين ميان آموزش گردشگري رويكرد به تامين نيروي انساني لازم براي توسعه گردشگري مي باشد.بر اين مبنا آموزش گردشگري در چارچوب پاسخگويي به تقاضاي گردشگري در زمينه نيروي انساني مورد نياز عمل مي نمايد كه متناسب با نيازهاي واقعي در حال حاضر و در آينده مي باشد.سطوح كلي سرمايه انساني در زمينه گردشگري پيرامون آموزش آن ، براساس تلفيقي از سيستم آموزش گردشگري با تاكيد بر موضوعاتي مانند فرهنگ ، خلاقيت محلي جامعه و مهارت ها و كارايي نيروي كار شكل مي گيرد(رويسي،194،1381).اولين گام در پي ريزي يك نظام آموزش گردشگري ،رويكرد به مديريت كيفيت جامع است كه براساس شناخت نيازها و انتظارات عوامل سيستم يعني فراگيران،مربيان و كارفرمايان ‏شكل مي‏گيرد. درمديريت جامع كيفيت در آموزش گردشگري‏‏كانون توجه ارتقاي مستمر فرايند ها و سيستم ها است كه پايان ناپذير وجستجوگرانه مي‏باشد.

براي دستيابي به چنين يك نظام آموزش گردشگري پويا براي تامين نيروي انساني در وهله اول بايد زير ساخت ها و بنيان هاي اجتماعي آن را بنا نهاده و براين اساس فرهنگ توسعه گردشگري را وجهي همگاني بخشيد.در اين راستا آموزش گردشگري تبلور عيني را مي يابد كه در آن شناخت و تامين نيروي انساني درهمتيده مي‏باشند.بر اين اساس رويكرد به آموزش گردشگري در راستاي افزايش كيفيت و كميت بايد علاوه برتري عملكردي ،دستيابي‏به اهداف استراتژيك و موفقيت دراز مدت را نيز مدنظر داشته باشد. از اين رو بايد مفهوم ارتقاي مستمر و ابزارهاي آن معرفي و بكار گرفته شود و از طرف ديگر بايد فرهنگ جاري تغيير داده شود تا تغييرات ناشي ازارتقاي مستمر را پذيرا باشد.

در اين ميان در نظر گرفتن فرايند آموزش گردشگري اولويت بسياري دارد. فرايند آموزش گردشگري ‏شامل درون داده‏هايي است كه توسط آموزش گردشگري فراهم مي آيدكه در برگيرنده فعاليتهايي است كه در پيرامون تامين نيروي انساني مورد نياز گردشگري‏ انجام مي گيرد كه در اين زمينه ميتوان به فرايند آموزش گردشگري در قالب فرايند حرفه پذيري اشاره كرد. مديريت فرايندآموزش گردشگري‏ ،مستندسازي ،كنترل تغييرات ،آموزش و مميزي را بر‏عهده دارد.اين خود ضروري مي سازد كه ‏فرايند آموزش گردشگري بايد درست وبه موقع طرح ريزي شود ؛فعاليت هاي آن به طور صحيح انجام گيرد ونتيجه يا نتايج آن پاسخگوي نيازها وانتظارات فعاليت هاي گردشگري و توسعه آن باشد.اين در حالي است كه آنچه امروزبه عنوان شاخص اصلي فرهنگ توسعه مطرح مي‏شود پرورش انسان توسعه يافته است في الواقع تنها تدوين يك سيستم جديد مبتني بر انسان توسعه يافته مي‏تواند به توسعه پايدار بيانجامد و برپايه اين بينش مدرسه از مديراني بهره مي‏گيرد كه نه تنها با تغيير موافقند بلكه خود منشاتغيير هستند و تئوري مديريت آنها را تحول دائمي ،آموزش مستمر ،خلاقيت ،تكامل و مشاركت همه فراگيران دانش تشكيل مي‏دهد‏.

شماي كلي اين روند را مي توان در تبلور «اقتصاد آموزش» بازجست كه امروزه علاوه بر آنكه بخش مهمي از« اقتصاد كار» را تشكيل مي دهد با كمك گرفتن از ساير زير بخش هاي علم اقتصاد در پيوند با آموزش ، نظير اقتصاد بخش عمومي ، اقتصاد رفاه و ساير بخش هاي تخصصي ، به طور مستقل مسير توسعه و تكامل خود را به پيش مي راند(جونز،6،1376).در نظام آموزشي جديد به تحليل اهميت اقتصاد آموزش پيرامون گردشگري به عنوان تسهيل كننده روند اشتغال در اقتصاد كار توجه بسياري مي شود.اين امر به آن سبب شكل مي گيرد كه توانايي تخصصي منابع انساني را كه عبارت از توانايي انتخاب بهترين متغيرهاي ممكن است(عمادزاده،37،1381) را پيرامون گردشگري افزايش دهد.

بطور كلي تحقيق ، تجزيه و تحليل ، اولويت بندي نيازها و كمبودها در حرفه‏هاي گردشگري تسهيل كننده اجراي نظام آموزش گردشگري ، محتوا و برنامه‏هايي است كه منطبق با انتظارات مورد تقاضاي منابع انساني مي‏باشد(فايوس،106،1379).همچنين مسايل اصلي ديگري نيز كه بايد در آموزش گردشگري مدنظر قرار گيرد طراحي مدرك تحصيلي خاص مورد نياز و انطباق اين آموزش و برنامه هاي آن با محيط مي باشد.اين خود در برگيرنده به كنش پذيري بين گردشگران ، ساكنان محلي و فضاي جغرافيايي وبركنش هاي ناشي از اين كنش پذيري است.از اين رو در آموزش گردشگري به عنوان پردازش دانش فضايي انسان توليد كننده و انسان مصرف كننده ، بايد بر امر توليد ، توزيع و مصرف و پراكندگي انسان ها در فضاهاي گردشگري تاكيد نمود(فريد،10،1381).

براساس معيارهاي سازمان جهاني گردشگري ، نظام آموزش گردشگري بايد در برگيرنده رعايت اصول زير باشد(فايوس،15،1379):

· انطباق مهارت‏هايي كه در طول آموزش كسب مي شود با انتظارات و نيازهاي تقاضاي گردشگري

· ارائه نظام آموزشي گردشگري روزآمد و مرتبط با زمان حاضر

· تضمين كارآيي فردي و جمعي توسط هماهنگ كردن اهداف آموزشي

· آشنايي كساني كه متقاضي نظام هاي آموزشي مي باشندكه در واقع قابل دستيابي مي باشد

· تضمين حداكثر كارآيي از طريق بهينه سازي استفاده از منابع

· ايجاد هدايت كيفي كه قادر به رفع نقايض موجود باشد و محتواي برنامه هاي آموزشي را روزآمد نمايد.

گردشگري فرهنگي

فرهنگ را مي توان در دو گروه كلي بخش بندي كرد كه از نظر فهم گردشگري، امروزه اهميت بسياري دارد. از اين نظر فرهنگ به دو بخش سنتي و مدرن قابل تقسيم است و در اين دو بعد داراي چشم اندازهاي متفاوتي مي باشد. آنچه كه در گردشگري بيشتر مدنظر است پردازش جلوه هاي مختلف فرهنگ هاي سنتي مي باشد. در جهان سنتي،‌ فرهنگ در قالب هاي انديشگي و رفتار هايي شكل مي گيرد كه در هر جامعه اي بنياد زندگي جمعي را تشكيل مي دهند و از نسلي به نسل ديگر انتقال مي يابد. هنجارهاي فرهنگ سنتي برگرفته از ميراثي است كه به نسل امروزي رسيده است. اين فرهنگ سنتي با توجه به تقاضاي موجود در بازار گردشگري در عصر حاضر مي تواند جاذب گردشگراني باشد كه خواهان يافتن مكانهايي با فرهنگ سنتي هستند تا اصالت واقعي را در آن تجربه كنند. از اين رو فرهنگ سنتي بخصوص پا گرفته از گذشته هاي دور در مناطق مختلف، كه هنوز داراي اصالتي فرهنگي هستند، مي توانند گردشگران بسياري را به خود جذب كند. بر اين مبنا است كه برخي نويسندگان بر فرهنگ تاكيد مي كنند و نقش آن را در شكل گيري، رشد و توسعه گردشگري اساس مي دانند و فرهنگ را سنگ بناي توسعه گردشگري در نظر مي گيرند (Jafari,2000.1-14) . از اين رو است كه در چارچوب گردشگري ، تقاضاهاي گوناگون فرهنگي در روندي از شناخت ديگر فرهنگ ها از راه بازديد از مناطق مختلف شكل مي‏گيرد.اين نشان دهنده آن است كه بخشي از جريان گردشگري در چارچوب گردشگري فرهنگي ، تضاد فرهنگي را پشت سر گذاشته است و بيشتر با قبول فرهنگ ميزبان يعني مناطقي كه از آن بازديد مي كنند بيشتر به دنبال شناخت از فرهنگ بومي مي باشند. كه اين روند را بايد حاصل از تعامل فرهنگي ناشي از انديشه هاي پسامدرن دانست كه در تبلور از شناخت و تعامل فرهنگي از راه گردشگري شكل مي گيرد(Hope,2004,46- 47 ).

در جريان گردشگري فرهنگي جنبه هاي معنوي فرهنگ بومي و همچنين تبلور عيني آن به عنوان ميراث فرهنگي از پارامترهاي اساسي هستند كه به شدت داراي اهميت اقتصادي بوده و اطلاعات در آن به صورت ديداري منتقل مي شود(بوني فيس،143،1380). ميراث فرهنگي به عنوان هدف اصلي در بازديدهاي گردشگري فرهنگي‏ شامل عادات محلي، آداب مربوط، سبك هاي معماري و موسيقي، زبانهاي محلي و ارزش هاي ديني ـ ‏معنوي و تبلور عيني اديان در چارچوب مناسك و مكان هاي مقدس است.‏از اين رو‏ ميراث فرهنگي حافظه جمعي يك ملت بوده كه در مناطق مختلف فرهنگي در قالب پديده‏ها ، مكان ها و رويدادها قابل بازديد است. همچنين رابطه ميان فرهنگ و زيستگاه آن تنگاتنگ است. از اين رو رابطه اي دو سويه ميان نوع زيستگاه و نوع فرهنگ ديده مي شود. اين برداشت مفهوم ٌ پهنه ي فرهنگيٌ‌ را پديد مي آورد. كه خود در رابطه با فرهنگ و پهنه جغرافيايي،‌ گونه فرهنگي را شكل مي دهد. از اين رو پيكربندي فرهنگي و الگوهاي فرهنگي مفهوم هايي در ارتباط با پهنه فرهنگي و گونه فرهنگي هستند. عناصر مشترك همه اين مفهم ها اين است كه نه با اجزا يا ويژه داشت هاي آن، بلكه با تماميت آن همچون سازمان معناداري از ويژه داشت ها برخورد مي كنند (آشوري،102،1380). از اين رو توان هاي فرهنگي در هر مكان مي تواند در زمينه هاي شناسايي و بررسي راهبردهاي گردشگري بخصوص مفيد واقع شود.

در اين ميان‏گردشگري فرهنگي از دو بعد تعريف مي شود. در بعد مفهومي گردشگري فرهنگی، حركت انسان ها براي جاذبه هاي فرهنگي و جدا شده از مكان معمولي سكونت با هدف به دست آوردن اطلاعات و تجربه جديد براي ارضاي نيازهاي فرهنگي تعريف شده است. از نظرفنی گردشگري فرهنگي، حركت انسان ها براي جاذبه هاي فرهنگي خاص همچون مكان هاي ميراث، نشانه هاي زيبا شناختي و فرهنگي،‌ هنرها و نمايش ها،‌كه خارج از مكان معمولي سكونت قرار دارد را در بر مي گيرد (Bachleitner,1999,201) . اين گونه گردشگري در طي منشور گردشگري فرهنگي اهداف زير را مدنظر دارد:

1. تشويق و تسهيل كار متصديان حفظ و مديريت ميراث به منظور نشان دادن اهميت ميراث به جامعه ميزبان و بازديد كنندگان.

2. كمك به پيشرفت و تشويق صنعت گردشگري براي حمايت و اداره گردشگري به شيوه‌هايي كه ميراث و فرهنگ هاي زنده جامعه ميزبان را محترم شمارد و آن را اصلاح كند.

3. تسهيل و تشويق گفت و گو ميان طرفداران محيط زيست و متوليان صنعت گردشگري درباره اهميت و شكنندگي مكان هاي ميراث، مجموعه ها و فرهنگ هاي زنده از جمله نياز رسيدن به آينده اي پايدار براي آنها.

4. تشويق تدوين كنندگان طرح ها و سياست ها براي شكل دادن به اهداف و راهبردهاي جامع و قابل اندازه گيري مرتبط به ارائه و تبيين مكانهاي ميراث و فعاليت هاي فرهنگي در زمينه حفظ و نگهداري آنها(ايكوموس، 1381، 160-159).

علاوه بر اين اهداف شكل گيري گردشگري فرهنگي در يك منطقه خود وابسته به تدارك فرهنگي و ارائه جذابيت هاي موجود، پشتيباني محلي و منطقه اي از گردشگري فرهنگي در مفهوم ساختار اجتماعي و سازماني و همچنين وجود جاذبه هاي فرهنگي و طبيعي در تلفيق با هم و شكل دادن به يك چشم انداز فرهنگي مي باشد..از اين رو شكل گيري اين گونه گردشگري و همراه با آن افزايش آگاهي ساكنان محلي درباره مضرات و منافع گردشگري فرهنگي مي تواند مفيد واقع شود. در اين مباني حمايت از ميراث بوم شناختي و دستيابي به شرايط لازم براي حفظ جمعيت محلي در هرمنطقه از جمله ديگر نيازها مي باشد. بطور كلي گردشگري فرهنگي درهر منطقه مي تواند واجد آثار زير باشد:

1. دوباره كشف كردن و اهميت يافتن امتيازات فرهنگي گمشده ساكنان محلي

2. امكان تشخيص و توسعه آگاهي هاي منطقه اي در بعد فضايي و هويت فرهنگي و توسعه فزاينده يك احساس خوب تعلق به يك فرهنگ

3. ايجاد زير بناهاي اقتصادي،‌در يك دوره بلند مدت

4. افزايش اشتغال در يك اقتصاد در حال ركود

گردشگری عشايری (يک الگوی فضايی)

«سبک است خواب در برهوت چادرنشينان. پيکر آدمی ،خسته از فضای بی انتها ...

راه دراز را به ياد دارد.» (اسيب ماندلستام)

پردازش گردشگری پيرامون هر فضای جغرافيايی در روندی از تطبيق پذيری جاذبه ها ، سکونتگاهها و تسهيلات مورد نياز، انجام می گيرد.اين خود شکل دهنده روندی از پذيرش گردشگر می باشد که در يک رويکرد به درون برخواسته از نگرش متنی به فضاهای جغرافيايی می باشد.در اين نگرش ، خوانش فضا همچون متن ، وابسته به جريانی دوسويه است که در يک سوی آن شناخت گردشگری و تقاضاهای موجود در بازار آن ودر سوی ديگر درک و سنجشی ژرفا نگر پيرامون فضای مربوطه ، قرار دارد. از اين رو بررسی قابليتهای گردشگری در مناطق عشايری وابسته به پردازش يک الگوی فضايی گردشگری می باشد.بر اين مبنا می توان گردشگری را در مناطق عشايری در دو بعد به هم پيوسته از پهنه فرهنگی و چشم انداز فرهنگی‌ پردازش نمود . گردشگر و فضامندی آن (بازتوليد فضای کنشگری گردشگری) در روندی از انگيزه های فرهنگی،‌تقاضا برای چشم اندازهای فرهنگی متفاوت را پيرامون شيوه زندگی کوچ نشينی شکل می دهد.اين گونه شناسی فضايی در پی درک اصالت ميراثی انسانی در زندگی کوچ نشينی ، از مناطق عشايری بازديد می کند.اصالت موجود در اين ميان وابسته به يک فضای معنوی به يادگار مانده از گذشته باستانی زندگی انسان است.

گردشگران عشايری زائران پسامدرنی هستند که اصالت معنايی خود را در چشم اندازهای فرهنگی مناطق عشايری جستجو می کنند. هرچندگردشگري عشايری قابليت اقتصاد سرمايه داري را در تصرف فضايي مناطق عشايری و ادغام آنها را در چرخه مصرف باز مي نمايدولی آنچه که می تواند با اهميت باشد شناخت اين گونه گردشگری وپردازش فضايی آن برای سه قلوهای مهار سرمايه داری( سودمندی ،رفاه وپايداری) ،برای رسيدن به توسعه ای مفيد است. در اين ميان با توجه به كنش پذيري عوامل مختلف پساساختاري در شكل گيري گردشگري عشايری سعي شده است كه در مدلي كه ارائه گرديده است تمامي ابعاد آن نشان داده شود.در اين مدل بازخورهای گردشگری عشايری در فضامندی خود نشان دهنده يک چرخه از دوران و گره‌گاه هايی‌ است که گشتارهای گردشگری در روندی از کنشگری در مناطق عشايری شکل می دهند تابه نقطه بازگشت سير نمايند وبازخورهای مثبتی رابرای اين منطقه در‌ سمت دهی به توسعه به وجود آورند.

در اين مدل از گردشگري عشايری، عوامل فضای درون متنی چون ، خدمات، جاذبه ها، و ساكنان محلي همراه با مديريت گردشگري در يك سيستم سرمايه داري عمل نموده و عوامل فضای برون متنی نيز در كاركرد اين سيستم نقش اساسی‌دارند. در چارچوب عمل سرمايه داري، وجود جاذبه ها براي شكل گيري جريان گردشگري ، که در بررسی قابليت ها به آن اشاره شد ضروری است. . توسعه خدمات گردشگری‌ درمناطق عشايری در‌ ارتباط مستقيم با سرمايه قرار دارد. بالطبع مديريت حاصل از اين سرمايه گذاري پيگير راهبرد افزايش تعداد گردشگران و سود حاصل از سرمايه گذاري است. افزايش تعداد بازديدكنندگان به يك بركنش منطقه اي مي انجامد و سبب شكل گيري چالش هايي در رابطه بين ساكنان محلي، بازديدكنندگان و محيط مي شود(سقايی،210،1382). با توسعه اقتصادي بر پايه توسعه گردشگري عشايری جهت گيري چالش ها صورت مي گيرد. اين جهت گيري بستگي به آن دارد كه مقدار توزيع درآمد در سطوح منطقه تا چه اندازه اي عادلانه است. اگر سرمايه گذاري تنها به سمت پاگيري خدمات، استفاده گردشگران و بهره مندي سرمايه گذاران بزرگ منتهي شود، بالطبع سود حاصله يا به خارج از منطقه انتقال يافته و يا در فراگرد طبقات سرمايه گذار تجميع مي شود و عدالت توزيعي كه مي توانسته به وسيله مهيا كردن زمينه هاي فعاليت ساكنان محلي و پخش درآمد حاصل شود، به سمت فراكنش طبقاتي در سطح منطقه و شكل گيري چالش هاي ما بين ميزبان و گردشگر سوق مي يابد. اين چالش ها بر چرخه حيات گردشگري تاثير نهاده و آن را به سمت رشد منفي هدايت مي كنددر اين ميان چالش هاي فرهنگي كه بين ساكنان محلي و بازديدكنندگان شكل مي گيرد نيز حائز اهميت است. از اين رو در گره گاه پردازش گردشگری شناخت ، آگاهی پيرامون گونه های مختلف گردشگری برای ارائه رويکردها ، رهيافت ها و راهبردها دارای اهميت اساسی است.

گردشگري در طبيعت (طبيعت گردي)

كي ديگر از الگوهاي فضايي گردشگري شكل گرفته در عصر پسامدرن گردشگري در طبيعت [1] يا طبيعت گردي مي باشد. اين الگوي فضايي در برگيرنده رويكرد گردشگران به محيط طبيعي با انگيزه هاي متفاوتي مي باشد كه گردشگر از سفر به محيط طبيعي يا طبيعت مدنظر دارد. از اين رو گستره فضايي اين الگو ، محيط طبيعي را در بر مي گيرد كه مي تواند به عنوان مثال ساحل ، جنگل ، كوه و نظير اينها باشد. اين الگوي فضايي از گردشگري در برگيرنده گونه هاي متفاوتي از گردشگري مي باشد كه در اين فضا ، تجربه گردشگري كسب مي كنند. اين گونه ها مي تواند شامل اكوتوريسم[2] ، گردشگري دريايي ، گردشگري ورزشي و نظير اينها باشد.

در اين بين نكته مهم ، تمايزي است كه بين گردشگري در طبيعت به عنوان يك الگوي فضايي و اكوتوريسم به عنوان يك گونه از گردشگري وجود دارد. اين در حالي است كه در بيشتر مواقع اين دو مترادف هم محسوب مي شوند و حتي گاهي يكي پنداشته مي شوند.گردشگري در طبيعت يك الگوي فضايي از گردشگري مي باشد و شكل دهنده متني فضايي است كه خوانش آن در پيرامون سفر به نقاط طبيعي با انگيزه هاي متفاوت از سوي گردشگران صورت مي گيرد اين خود در رويكردي واسازانه بر بنيان ساختارهاي متفاوتي از نگرش درون متني يا برون متني قرار دارد كه در راستاي گونه هاي متفاوتي از گردشگري پديدار مي شود. همچنين در بازار جهاني گردشگري ، گردشگري در طبيعت يك بخش كلي محسوب مي شود كه اكوتوريسم جزيي از آن در كنار گردشگري ماجراجويي مي باشد (مجله موج سبز ،4،1380). در واقع اكوتوريسم بخشي در حال گسترش از بازار گردشگري در طبيعت است.به گونه اي كه طبق برآورد « انجمن اكوتوريسم » در سال 1999 ، گردشگري در طبيعت يا طبيعت گردي 20 درصد و اكوتوريسم 7 درصد از بازار مسافرت جهاني را در اختيار دارد(شاهنده،49،1380).از اين رو نمي توان سفر به طبيعت را بدون در نظر گرفتن ويژگي هاي آن ، اكوتوريسم ناميد در حالي كه مي توان اين گونه سفرها را در چارچوب گردشگري در طبيعت به حساب آورد.

علاوه بر آن از نظر تعاريف نيز هيچگاه گردشگري در طبيعت تنها معادل اكوتوريسم نيست. در اينجا تفاوتي را مي توان مشاهده كرد كه مابين انگيزه هاي اين دو وجود دارد . گردشگري در طبيعت يا طبيعت گردي ، مسافرت به محيط هاي طبيعي مي تواند در چارچوب انگيزه هاي متفاوتي باشد كه تنها فضاي طبيعي را مدنظر داشته و انگيزه مربوطه هيچ گونه رابطه مستقيم با محيط طبيعي ندارد و حتي گردشگر نسبت به محيط داراي هيچ حساسيتي نيست. در حالي كه اكوتوريسم بنا به تعريف آن توسط موسسه بين المللي اكوتوريسم در سال 1991 « يك مسافرت مسئولانه به مناطق طبيعي كه محيط زيست را حفظ و زندگي راحت مردم محلي را تثبيت نمايد» تعريف شده است(مجله موج سبز،4،1380).از اين رو اكوتوريسم واجد چهار ويژگي مشخص و بارز مي باشد كه عبارتند از :

1. سفر به يك منطقه طبيعي

2. سفري كه حامي حفاظت از تنوع زيستي باشد

3. سفري كه براي جوامع ميزبان محلي سودمند باشد

4. سفري كه به درك و فهم عميق از طبيعت و محيط زيست رهنمون باشد(شاهنده،49،1380).

اين خود نشان از گرايش اكوتوريسم به سمت حفاظت از طبيعت دارد به بياني ديگر گونه اي از گردشگري طبيعت گرا را به ذهن متبادر مي سازد.از اين رو تعداد سفرهاي كه بتوان به آنها برچسب اكوتوريستي زد بسيار محدود مي باشد و اين با گردشگري در طبيعت كه به عنوان يك الگوي فضايي گردشگري شكل مي گيرد و واجد تنها يك ويژگي از ويژگي هاي اكوتوريسم كه همان سفر به مناطق طبيعي است ، بسيار متفاوت مي باشد.در اين ميان مي توان تفاوت بين گردشگري در طبيعت و اكوتوريسم را تفاوت بين شهرنشيني[3] و شهرگرايي[4] مقايسه كرد كه اولي نشان از جمعيت شهري دارد و ساكنان شهر را مدنظر قرار مي دهد و شهرگرايي ، در برگيرنده مفهوم فرهنگ شهري و برخاسته از مدنيت در فضاي شهري مي باشد. بر اين مبنا گردشگري در طبيعت ، تعداد وفضاي گردشگري در رابطه با مناطق طبيعي در برمي گيرد و اكوتوريسم در برگيرنده مفهومي از فرهنگ گردشگري در حفاظت از محيط زيست را در بردارد.

با توجه به مشخص شدن تمايز مابين گردشگري در طبيعت و اكوتوريسم ، مي توان گردشگري در طبيعت را اينگونه تعريف كرد :

« گردشگري در طبيعت يا طبيعت گردي ، سفر به مناطق طبيعي در رابطه با بهره‏بري گردشگري با انگيزه هاي متفاوت از مناطق طبيعي بوده كه آثار مثبت و منفي را براي آن مناطق در بر دارد». بنا براين تعريف گردشگري در طبيعت يا طبيعت گردي به عنوان يك الگوي فضايي در چند وجه بايد مورد توجه قرار گيرد كه در وهله اول سفر به مناطق طبيعي است و در وهله دوم بهره بري از مناطق طبيعي مدنظر مي باشد و در آخر تاثيراتي كه جريان گردشگري در اين مناطق برجاي مي نهد، داراي اهميت است.
اين در حالي است كه الگوهاي فضايي گردشگري در عصر پسامدرن خود حاصل ساختار شكني گردشگري دوران مدرن مي باشند و در چارچوب گرايش سرمايه داري سازمان نايافته براي ادذغام تمامي فضاها در چرخه سود ، قرار مي گيرند . گردشگري در طبيعت نيز خود در اين چارچوب قرار مي گيرد از اين رو توجه به پايداري به عنوان راهكار مهار سرمايه داري در اين زمينه (همانگونه كه در فصل اول توضيح داده شد) اهميت فراواني دارند بخصوص از آن رو كه در اين الگوي فضايي ، مناطق طبيعي مدنظر مي باشند. هرچند در اين بين اكوتوريسم با توجه به ويژگي هاي خود در زير مجموعه گردشگري پايدار نيز قرار مي گيرد ولي با اين وجود همانگونه كه بيان شد اكوتوريسم تنها بخش كوچكي و يك گونه از گردشگري در الگوي فضايي گردشگري در طبيعت مي باشد.

[1]- Natural Tourism

[2]- Ecotourism

[3]- Urbanization



[4]- Urbanism

گردشگری روستایی

مقدمه

جهان معاصر باشتابی غير قابل تصور به سمت فشردگی هرچه بيشتر فضا ـ زمان پيش می‌رودکه خود نشان از رويکرد سرمايه داری در سيطره همه جانبه برفضاهای جغرافيايی دارد.فضامندی امروز جهان برگرفته از يکسری جريان های می‌باشد؛که به شکل گيری فضای جريان‌ها در درون فضای جغرافيايی فرصت می‌دهند.فضای‌جريان‌ها بامنطق شبکه‌ای خود باگذار از پوسته محدوديت های زمانی ومکانی ، بازتوليد فضا را در خدمت سرمايه داری سازمان نا‌يافته قرار می دهند(کاستلز،345، 1380).يک گونه از اين جريان‌ها، جابجايی گردشگران مابين فضاهای جغرافيايی است.فضای جريان گردشگری در برگيرنده تجارتی آزاد از ارزش قابل مبادله گردشگری در فضاهای جغرافيايی مختلف به عنوان مقاصد گردشگری می‌باشد.جريان گردشگری در همتنيدگی باسرمايه‌داری سازمان نايافته ، چرخه عظيمی را از اقتصاد سرمايه‌داری در تمامی فضاهای جغرافيايی شکل داده است.بنابر‌آمار بانک جهانی در سال 2000 تعدادگردشگران در سرتاسر جهان بالغ بر 701 ميليون نفر بوده و از اين جريان گردشگری در فضاهای جغرافيايی مبلغی حدود 475 ميليارد دلار وارد چرخه اقتصادی جهان شده است((World Bank,2002.

در اين ميان روند‌گذار از مدرنيته به وضعيتی‌پسامدرن[1]در عرصه های اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی‌‌سبب آن شدکه ساختارشکنی "خود ارجاعی های مدرن" در تمامی ابعاد شکل گيرد ودر پيرامون اين ساختار‌شکنی‌ها اشکال تازه‌ای از سبکمندي زندگی اجتماعی ـ اقتصادی را سبب شود. گردشگري نيز در اين ميان در چالش‌های پسامدرن در ساختارشکنی جنبه هاي كلاسيك خودگرفتار آمد وزمينه‌های شكل گيري جريان گردشگري كيفيتي[2] در اقتصاد پسا صنعتي[3]و پيرامون آن مهيا شد.اين روند زمينه هاي تعامل فرهنگي را همراه با كاهش اثرات سوء زيست محيطي بين ميزبان و گردشگري و محل گردشگري فراهم نمود . در اين ميان گردشگري روستايي[4] نيز به عنوان يك گردشگري كيفيتي به سبب عواملي چند همچون خستگي از محيط پر تلاطم شهري و شهر نشيني همراه با علاقمندي به ميراث فرهنگي ، نگراني هاي محيط زيست و شيوه زندگي سالم و امتناع از فرهنگ مصرف گرايي شكل گرفته و توسعه يافته است (شارپلي،4،1380).

گردشگری روستايی در پردازش فضايی پسامدرن حاصل پيگيری بازپيوست‌های ساختارشکنی گردشگری انبوه[5]در الگوهای فضايی سه‌گانه می‌باشد؛ که اين فرصت رامهيا می‌کند در هنگامی‌که نشانه شناسی فضاهای جغرافيايی به عنوان يک نمونه ساده از برکنش اجتماعی در بازتوليد فضايی می باشد وشناسايی سيبورگ از اهميت اساسی برخوردار است( (Dematties,2001,120؛روندی از نگرش پساختاری توسعه در قالب جريان گردشگری در نواحی روستايی شکل گيرد.ازاين رو تبيين گردشگری روستايی بخصوص در چارچوب پساگردشگری انبوه ورويکردی از توسعه چندپارادايمی ضروری است.

گردشگری روستايی


گردشگري روستايي امروزه يكي از مردمي‌ترين اشكال گردشگري محسوب مي‌شود. بر اساس گزارش سازمان همكاري و توسعه اقتصادي (OECD) در ايالات متحده امريكا در سال 1992 بيشتر از 70 درصد جمعيت از انواع تفريحات روستايي برخوردار گرديده‌اند (شارپلي، 1380، 5). اين در حالي است كه گردشگري روستايي يك روند دو سويه اقتصادي را در نواحي روستايي رقم مي‌زند كه مي‌توان دربر گيرنده يك رشد اقتصادي و تنوع فعاليت‌ها از يك سو و همچنين ايجاد اشتغال و درآمدزايي براي ساكنان روستايي از ديگرسو باشد. گردشگري روستايي مازاد نيروي انساني را در روستا جذب نموده و همراه با آن مي‌تواند يكي از فرصت‌هاي شكل‌گيري توسعه همه جانبه روستايي محسوب شود(سقايي،2،1382). گردشگري روستايي با قرارگرفتن در دو سوي يك جريان گردشگري از يك سو نشان دهنده گردشگري با ويژگي‌هايي همچون انعطاف پذيري، تركيب و سفارش محصولات گردشگري براي نيازهاي انفرادي مصرف كنند بوده(Sehofild, 1996, 334) و از ديگر سو با توجه به ارزش‌ها و اثرات ناشي از اين گونه گردشگري رويكري مطرح در كنار ديگر گزينه‌هاي توسعه همه جانبه فضاهاي روستايي محسوب مي‌گردد كه مي‌تواند در حمايت از سياست‌هاي كشاورزي و حفظ محيط‌زيست ايفاي نقش كند(جوان1 ،1382).

گردشگري روستايي را می‌توان اينگونه تعريف كرد (( گردشگري روستايي عبارت است از فعاليت ها و گونه هاي مختلف گردشگري در محيط هاي مختلف روستايي و پيرامون آنها كه در بردارنده آثاري ] مثبت /منفي [ براي محيط زيست روستا] انسان/ طبيعي [ مي باشد ))(سقايي،43،1382). بديهي است اين چنين برداشتي از گردشگري روستايي مي تواند زمينه هاي مختلف فعاليت هاي گردشگري چون سكونتگاهها ، رويدادها ، جشنواره ها ، ورزش ها و تفريحات گوناگون را در بر گيرد كه در محيط روستا شكل مي گيرند ( soteriades,2002,617). در اين بين شرايط طبيعي ، مورفولوژيكي ، عناصر اقليمي همراه با ساختار اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي محيط روستا اشكال گوناگون و متنوعي از روستا ها را به وجود مي آورند كه هر كدام به لحاظ فيزيكي ، تيپ معماري ، نوع مسكن ، الگوي سكونت ، نوع معيشت ، آداب و رسوم و سنت ها از يكديگر متمايز مي باشند . اين وجه تمايز و وجوه مختلف روستاها خود خالق جاذبه هاي است كه گردشگران روستايي را به بازديد از اين مناطق علاقمند و آنها را هر از گاهي به مسافرت به اين مناطق وا مي دارد ( رضواني ، 1374 ، 105 ). گردشگري روستايي را مي توان از دو منظر مختلف مورد توجه قرار داد از يك سو محيط هاي روستايي و پيرامون آنها اين فرصت رامهيا مي كنند تا گردشگران فارغ از هياهوي شهري و سيطره تكنولوژي در بطئن سنتي روستا زماني را به فراغت بگذرانند و از ديگر سو در كنار آن ، اقتصاد روستايي وابسته به زمين مي تواند راههاي تنفس ديگري را تجربه كند . در اين ميان هر چند گردشگري راه‌حلي براي تمامي مشكلات نواحي روستايي محسوب نمي‌شود ولي يكي از شيوه‌هاي است كه مي‌تواند اثرات اقتصادي مهمي داشته باشد و به نوعي مي‌تواند به كند شدن روند تخليه سكونتگاه‌هاي روستايي و جريان مهاجرت جمعيت روستايي كمك كند. از ديگر آثار گردشگري روستايي مواردي است كه در زير بدان اشاره مي‌شود:

1- ايجاد اشتغال براي نيروي مازاد كار و ايجاد فعاليت‌ها براي كار مازاد

2- تنوع اقتصاد روستايي در كنار ديگر بخش‌هاي اقتصادي

3- بالابردن سطوح درآمدي خانوارهاي روستايي

4- ايجاد تقاضا براي محصولات كشاوري و ديگر محصولات حاصل از فرآوري كشاورزي(سقايی،3،1382).

بطورکلی گردشگري روستايي از يك سو قابليت اقتصاد سرمايه‌داري را در تصرف فضاهاي جديد و ادغام آنها را در چرخه مصرف باز مي‌نمايد كه در آن راهبرد كالايي شدن نواحي روستايي به عنوان بخشي از اقتصاد زيبا شناختي معاصر محسوب مي‌گردد(Kneafsey , 2001,763) . از ديگر سو گردشگري روستايي نتيجه يك مفهوم فراگير از گريزهاي شهري است كه در سيطره سرمايه‌داري رهيافت پسافورديسم را در عبور از نگرش تك محور در نواحي روستايي، در قالب كنش پذيري اقتصادي- اجتماعي كه مي تواند زمينه ساز درآمد و اشتغال باشد در تلفيق با صنعت زمينداري به اجرا مي‌گذارد(Hell, 1999, 195).

گردشگري شهري

همانگونه که بيان گرديد گردشگری در چارچوب الگوهای فضايی خاصی عمل می کند.يکی از اين الگوهای فضايی گردشگری شهری است. نواحي شهري به علت آنكه جاذبه‌هاي تاريخي و فرهنگي بسيار زيادي دارند غالباً مقاصد گردشگري مهمي محسوب مي‌گردند. شهرهاي معمولاً جاذبه‌هاي متنوع و بزرگي شامل موزه‌ها، بناهاي يادبود، تئاترها، استاديوم‌هاي ورزشي، پارك‌ها، شهربازي، مراكز خريد، مناطقي با معماري تاريخي و مكان‌هايي مربوط به حوادث مهم با افراد مشهور دارا بوده كه اين خود گردشگران بسياري را جذب مي‌كند(Timothy,1995,63). علاوه بر اين حتي در صورتي كه جاذبه‌هاي گردشگري در مناطق غير شهري واقع باشند از آنجا كه شهرها در عينيت يافتگي مكاني، تبلور فضايي را در رابطه با پيرامون خود شكل مي‏دهند .در اين فضاي شهري كاركرد تنگاتنگ شهر و پيرامون از اهميت اساسي در بركنش هاي فضايي برخودار مي‏باشد، باز هم حجم زيادي از گردشگري در شهرها متمركز مي‌شوند. زيرا محل سكونت، سرويس غذا، ارتباطات، حمل و نقل ساير خدمات گردشگري در شهرها واقع‌اند كه بازديد كنندگان از مناطق اطراف شهر و خود شهر از آنها استفاده مي‌كنند.

به علاوه دراين بين رشد فزآينده ميل به تمايززدايي در پسامدرنيته، مرزهاي بين كار و اوقات فراغت را درهم ريخته و كار به جزيي از زندگي معاصر بدل گشته است. با از بين رفتن تمايز ميان كار و اوقات فراغت، اين دو در كليتي يكسان ذوب شده و به شكل‌گيري سبكي از زندگي، كه سبك اكسپرسيونيستي ناميده مي‌شود، منتهي گرديده است. در اين سبك از زندگي، انسان سعي مي‌كند چيزي را به وجود آورد كه زندگي‌اش را مهيج و لذت بخش نمايد. از مشخصه‌هاي اين سبك زندگي، پويايي و انعطاف‌پذيري زياد آن است(پاپلي يزدي،72،1382)‏.اين سبك زندگي در همپوشي با شهرنشيني گستره وسيعي مي‏يابد و ميل به گذران اوقات فراغت را در پيرامون اين گونه از سبكمندي زندگي در شهرها افزايش مي دهد.از اين رو شهر نشيني نيز امر گردشگري ‏را تسهيل نموده است به گونه اي كه فشردگي فضا ـ زمان در بستر سازي پسامدرن ، درصد بالايي از شهرنشيني را شكل داده و تبيين عليت انباشت سرمايه را در كلان شهرها سبب گرديده است و همراه با آن برآورد فضاهاي گذران اوقات فراغت را در رابطه با مكان گذران اوقات فراغت در شعاع هاي متفاوت براي پاسخگويي به نيازهاي اين گونه از سبك زندگي و همچنين تدارك كسب سود را در روندي از سرمايه گذاري در مكان به دنبال دارد.

همگام با توسعه گردشگري در نواحي شهري، براي برآوردن نيازهاي گردشگران، خدمات حمايتي بيشتري نظير رستوران و محل اقامت ساخته مي‌شود. اگر چه اين نكته قابل ذكر است كه بازديدكنندگاني كه از خارج شهر مي‌آيند تنها كساني نيستند كه از اين امكانات استفاده مي‌كنند.توسعه زير بناهاي گردشگري سهم زيادي در تغييرات شكل و كاركرد نواحي شهر داشته و تصوير شهر تحت تاثير انواع هتل‌ها و خدمات جنبي ارائه شده، قرار مي‌گيرد.

چهار ويژگی قابل قبول و متداول شهرها که شامل تراکم زياد فيزيکی ساختار ، مردم و نقش‌ها و گوناگونی فرهنگی ـ اجتماعی ، چند نقش گرايی اقتصادی و مرکزيت عينی در شبکه داخل شهری و منطقه ای را در برمی گيرد؛ وقتی شهرها به عنوان شهری گردشگر پذير عمل کرده وتوسعه می يابند ، اين پيچيدگی ها با فشردگی بيشتری در ساختار و ماهيت گردشگری حل می شود(Pearce,2001,927 ) و تمايزی را در پردازش فضای شهری پيرامون گردشگری شکل می دهدو آثاری را برا جای می‌نهد که در کنشگری دوسويه گردشگرـ ميزبان نماد می يابد.

در اين ميان کنشگری گردشگران درفضاهای شهری پيرامون جاذبه ها ،بافت شهر ، خريد ، اسکان و فعاليت های جنبی است که در رويکردبه موزه ها ، تئاترها ، نمايشگاه ها ، مراکز تفريحی و نظير اينها تبلور می يابد. اين گونه از گنشگري گردشگري در فضاي شهري در راستاي انگيزه هاي متفاوتي شكل مي گيرد كه شامل موارد زير مي باشد (Hall,1999,167) :

§ ديدار دوستان و خويشاوندان

§ مسافرت‏هاي تجاري

§ حضور در نمايشگاه‏ها و كنفرانس‏ها

§ بازديد از ميراث فرهنگي

§ سفرهاي مذهبي (زيارت)

§ به منظور حضور در حوادث

§ خريدهاي تفريحي

§ سفرهاي روزانه

§ دلايل شخصي

بر مبناي اين انگيزه ها‏ کنشگری در فضای شهری چند بعدی می باشد که برآورد کننده يک رويکرد به درون در پاسخگويی به نيازهای اقتصادی و يک رويکرد به بيرون در کنش متقابل فرهنگی يا در بعضی موارد تضادهای ناشی از آن است.از اين رودر راستاي پردازش يك الگوي فضايي در شهر ، گردشگری شهری را می توان به صورت زير تعريف كرد :

«گردشگري شهري‏،کنش متقابل گردشگران‏ ـ‏ ميزبان و توليد فضاي گردشگري‏پيرامون سفر به مناطق شهري با انگيزه‏هاي متفاوت وبازديد از جاذبه‌ها و استفاده از تسهيلات و خدمات مربوط به گردشگری است كه آثار متفاوتي را در فضاي شهري برجاي مي نهد‏».

اين تعريف خود به خوبی پيوستگی بين پارامترهای مختلف جريان گردشگری شهری را بيان می کند که در فراگرد ديگر نقش های شهرها ، کارکردی چند بعدی دارد.از اين رو ارائه مدلي مفهومي از گردشگري شهري به عنوان يك الگوي فضايي با در نظر گرفتن رويكردي واسازانه به آن مي تواند در زمينه بررسي گردشگري شهري مفيد واقع شود.

گردشگری و اشتغال

اثرات ناشي از فعاليت گردشگري در بازار کار وتامين اشتغال يکي از مباحث اقتصادي مربوط به گردشگري مي باشد.از آنجا که بسياري از خدمات گردشگري به هيچ وجه نمي توانند با استفاده از تکنولوژي ارائه شود در مقياسي قابل توجه به اشتغال نيروي انساني به طور مستقيم نيازمند است، اين خود موجب آن مي شود که با توسعه گردشگري در مکان هاي مختلف در يک کليت اقتصادي زمينه هاي ايجاد اشتغال فراهم آيد واز نرخ بيکاري کاسته شود.بديهي است که اين اشتغال حاصل از فعاليت هاي گردشگري مي توانند کمبود باراز کار‏خانه هاي توليدي را جبران نمايد.زيرا ميزان سرمايه گذاري براي ايجاد يک شغل در زمينه خدمات گردشگري در مقايسه با ديگر صنايع تفاوت فاحشي دارد و کمتر مي باشد.علاوه بر اين اشتغال در فعاليت هاي ديگر که در ارتباط با گردشگري مي باشند همچون کارهاي ساختماني ، تعميرات ،کرايه دادن اتومبيل ، دستفروشي ونظير اينها براي افراد بومي فراهم مي گردد.هرچند اين گونه فعاليت ها از نظر ثبات درآمد نامطمئن مي باشند(سلطاني ،109،1374) ولي در يک حالت از بالا بودن نرخ بيکاري مي تواند حداقلي از کسب درآمد را براي خانوارها سبب شود.از اين رو مي توان يکي از آثار مهم ومفيد توسعه گردشگري را مکان هاي مختلف يک کشور ـ بخصوص در کشورهاي در حال توسعه ـ ايجاد اشتغال واستفاده از نيروي غير متخصص دانست. گردشگري به صورت يک بخش فعال اقتصادي مي تواند از عامل کار بيشتر از ساير عوامل استفاده کند وموجب بالا بردن سطح اشتغال را فراهم آورد .

در مجموع سه نوع اشتغال نيروي انساني (نيروي کار ومديريت) در مورد گردشگري قابل تفکيک است : 1ـ اشتغال اوليه : اين نوع اشتغال عمدتا" در فعاليت هايي است که براي فراهم آوردن زمينه ها وقبل از انجام سفر يا در حين مسافرت به منظور اطلاع بيشتر از پتانسيل هاي بهره‌وري قرار دارد؛ فعاليت موسئسات گردشگري واطلاع رساني از اين نوع است. 2ـ اشتغال در تامين نيازها : اين نوع اشتغال که سهم عمده اي از اشتغال در فعاليت هاي گردشگري را شامل مي شود ، در فعاليت هاي است که بطور مستقيم نيازهاي‌ روزمره گردشگر را تا زماني که در مقصد است برطرف مي سازد.اين نوع اشتغال دامنه وسيعي را از فعاليت ها در حمل ونقل ، هتل داري ، رستوران ها و فعاليت ها در ارائه خدمات تفريحي و ورزشي شامل مي شود. 3ـ اشتغال غير مستقيم : اين نوع اشتغال که بيشتر با فعاليت هاي توليدي مرتبط است همزمان با سرمايه گذاري در گردشگري فراهم مي‌آيد.فعاليت در احداث هتل ها وکليه فعاليت ها قبل از آن ، توليد وسايل حمل ونقل (تا جايي که سهم گردشگري راشامل مي شود) ونيز سهم گردشگري در ايجاد تاسيسات زيربنايي در زمره اين نوع اشتغال است. اشتغال غير مستقيم همان گونه که از نام آن پيداست به طور مستقيم وتنها بافعاليت هاي گردشگري مرتبط نيست بلکه تنها با نسبت حجم سرمايه گذاري در گردشگري به کل تشکيل سرمايه در اقتصاد مشخص مي گردد(زماني ،36،1373).

هرچند ايجاد اشتغال هدف عمده توسعه گردشگري نيست ولي بي شک توسعه آن با فعاليت وخدماتي سروکار دارد که خود به خود ظرفيت اشتغال را بالا مي برد. به گونه‌‌اي که توسعه گردشگري سبب بالا رفتن اشتغالات بخش کشاورزي بطور غير مستقيم مي شود زيرا با بالا رفتن تقاضا به سبب ورود گردشگران ، توليدات کشاورزي تحت تاثير آن افزايش مي يابد(بيک محمدي،250،1379).بطور کلي از مزايايي گردشگري در يک مقياس وسيع ايجاد فرصت هاي اشتغال مي باشد. البته ماهيت اين اشتغال‌ هميشه ممکن نيست که رشد اقتصادي مقاصد را تسهيل کند.در بيشتر مواقع اشتغال در زمينه گردشگري گرايش به همپوشي باديگر بخش هاي اقتصادي دارد (مانند کشاورزي ، حمل ونقل ) .اين مي تواند به عنوان مکملي براي درآمد هاي پايين در بخش هاي ديگر اقتصادي باشد. اشتغال در زمينه گردشگري در رابطه با عوامل زير مي تواند کيفيت پائين اشتغال وعدم تحرک اقتصادي را سبب شود((Weaver,2000,272:

· ماهيت غير تخصصي بيشتر اشتغال ها در زمينه گردشگري که به نسبت داراي قابليت فزايندهاي درزمينه ايجاد فرصت هاي اشتغال دارد.

· ميزان بالاي تغيير کار

· ناتواني در شکل گيري اتحاديه ها ومعامله‌ي گروهي(مذاکرات بين کارگران وکارفرمايان) در زمينه اشتغال در گردشگري(با توجه به خصلت فصلي بودن )

· گرايش تعدادي از کارفرمايان به زير پا گذاشتن ساماندهي حداقل دستمزد ها (به توجه به وجود نرخ بيکاري بالا وهمچنين خصلت فصلي بودن اين نوع اشتغال)

· گرايش کارفرمايان به استخدام نيروي کار تخصصي به عنوان نيروي کار غير متخصص وبه تبع با دستمزد حداقل

در اين ميان در نظر گرفتن اين عوامل براي بهبود اشتغال در فعاليت هاي گردشگري اهميت اساسي دارد.اين در حالي است كه رويكرد به تامين منابع انساني نيز براي اشتغال در اقتصاد گردشگري نيازمند توجه به امر آموزش نيروي انساني بخصوص پيرامون درك و شناخت گردشگري و پي ريزي بنيان هاي مستحكم براي فعاليت در اين امر اقتصادي مي باشد.افزايش اشتغال در گردشگري وابسته به دو امر اساسي مي باشد از يك سو بايد زمينه هاي جذب گردشگر به فضاي سرزميني مهيا باشد كه اين خود وابسته به سنجش پتانسيل هاي گردشگري در هر فضاي سرزميني و در پيش گرفتن استراتژي هاي مدنظر در پيرامون بركنش هاي ژئوپليتيكي گردشگري در عصر پسامدرن مي باشد كه در لايه هاي زيرين خود ريزوم هاي بينا متني را شكل مي دهد و جريان شبكه اي گردشگري را به فضاي سرزميني سبب مي شود از ديگر سو وجود امر آموزش گردشگري براي مهيا نمودن منابع انساني مورد نياز توسعه گردشگري ضروري مي باشد.در راستاي آموزش نيروي انساني براي فعاليت در زمينه گردشگري است كه مي توان با بهره بردن از يك نيروي متخصص و آموزش ديده گستره فعاليت گردشگري را گسترش داد و ضريب اشتغال را در اين فعاليت اقتصادي افزايش داد و براي ساكنان فضاي سرزميني فرصت اشتغال بيشتري را مهيا نمود.

گردشگري و محيط جغرافيايي

محيط به عنوان يكي از اركان اصلي جريان گردشگري محسوب مي‌شود. از اين رو گردشگري و محيط (در ابعاد انساني و طبيعي) به طور متقابل به هم وابسته مي‌باشند. محيط، بسياري از جاذبه‌ها را شكل مي‌دهد و پيشبرد توسعه گردشگري به كيفيت محيط مورد بازديد وابسته است. علاوه بر آن، اجراي پروژه‌هاي گردشگري در مراحل مختلف همچون، انتخاب و تعيين محل، ايجاد امكانات دسترسي به محل‌هاي موردنظر، احداث هتل‌ها، مهيا‌نمودن تاسيسات زيربنايي، همگي در رابطه با محيط بوده و توجه به ابعاد محيطي در پروژه‌هاي گردشگري هميشه در اولويت قرار دارد (ميراب‌زاده، 1375، 44).

با گسترش گردشگري، استفاده از محيط براي بهره‌برداري نيز افزايش خواهد يافت و لاجرم براي بهره‌برداري بيشتر مرتباً مورد پردازش قرار گرفته و بازساخت‌هاي محيطي مداومي را پشت سر مي‌گذارد. بازساخت‌هاي محيطي با رويكرد به دورنمايي گردشگر در سطوح بالاتر، كيفيت تجربه گردشگري را مدنظر داشته و با بي‌توجهي به كنش‌هاي محيطي، تنها سودآوري آن را مورد توجه قرار مي‌دهد. به عقيده كازه (1380، 30) منابع موردنياز گردشگران عبارتند از:

1ـ منابع طبيعي؛ مانند آب و هواي مناسب، عوارض مختلف زمين (توپوگرافي) مانند كوه‌ها، تپه‌ها، درياچه‌ها، سواحل و مجموعه گياهان و جانوران.

2ـ منابع اجتماعي ـ فرهنگي؛ مانند فعاليت‌ها و جلوه‌هاي هنري، جشنواره‌ها وديگر موارد انساني كه شكل‌دهنده فرهنگ محيطي است.

3ـ منابع داراي ويژگي اقتصادي؛ كه برطرف‌كننده نيازمندي‌هاي خدماتي، تسهيلاتي و رفاهي گردشگران در محيط مقاصد گردشگري مي‌باشد.

پيرامون پردازش اين منابع محيطي و براي پاسخگويي به خواست گردشگران، درچاره‌چوب بازساخت‌هاي محيطي است كه در همه كشورهاي جهان، مهمان‌سراهاي بزرگ و مجهز، شبكه عظيم راه‌هاي هوايي، دريايي و زميني، فرودگاه‌ها، تاسيسات تفريحي در مراكز شهري و روستايي، در كنار دريا و رودخانه‌ها و كرانه كوه‌ها ايجاد شده است ]محلاتي، 1380، 11[. اين خود سبب شده است كه هر مقصدي كه مورد توجه گردشگران قرار گرفته، از نظر محيطي دچار تغييرات و گاهي چالش شود. تغييرات محيطي ناشي از گردشگري مي‌تواند پيامدهاي منفي و مثبتي را به دنبال داشته باشد.

پيرامون پيامدهاي مثبت بيشتر به كارآمدي گردشگري براي حفظ محيط زيست و افزايش سطح رفاه ساكنان محلي تاكيد مي‌كند. به گونه‌اي كه بنا به اظهار نظر سازمان جهاني جهانگردي (1379، 73) مي‌توان موارد زير را در چارچوب پيامدهاي مثبت گردشگري دريك محيط به شرح زير برشمرد. ( البته اين قيد را بايد بر آن نهاد كه اين امر وقبتي حاصل مي‌شود كه از طريق برنامه‌ريزي و آمايش سرزمين اقدام شود).

· گردشگري، حفاظت از منابع طبيعي مهم و حيات‌وحش كه شامل مواردي از قبيل محيط زيست دريايي، توسعه پارك‌ها و زيست‌گياههاي ملي و منطقه‌اي مي‌شود را توجيه نموده و آن را تامين مالي مي‌نمايد. زيرا اين موارد عمده‌ترين جاذبه‌ها براي گردشگران به شمار مي‌روند. در مورد كشورهايي با منابع محدود براي محافظت از محيط زيست، اين نكته از مهمترين منافع گردشگري است.

· گردشگري، حفاظت از اماكن باستاني و تاريخي كه جاذبه‌هاي گردشگري هستند را توجيه نموده و آن را تامين مالي مي‌كند. حتي بخش‌هاي تاريخي داخل شهرها و شهركها به دليل بهره‌بري گردشگري، مورد حفاظت و توسعه قرار مي‌گيرند.

· گردشگري به بهبود كيفيت محيط زيست منطقه كمك مي‌نمايد. زيرا كه گردشگران علاقه‌مند بازديد از مناطق جذاب، پاكيزه و به دور از آلودگي هستند. گردشگري محرك‌هايي را براي پاكيزه‌ نگه‌داشتن محيط زيست فراهم مي‌سازد. اين امر از طريق كنترل آلودگي‌ هوا، آب، آلودگي صوتي وبصري، كاستن از تراكم و بهبود كيفيت كلي ظاهري از طريق طراحي ساختمان‌ها و محوطه‌سازي فراهم مي‌گردد. حتي خود طراحي و جانمايي شايسته امكانات گردشگري، مي‌تواند در جذاب‌ ساختن محيط زيست شهري و روستايي سهيم باشد. بهبود زيرساخت‌ها بخصوص در مورد تامين آب و سيستم دفع فاضلاب و زباله نيز در بهبود كيفيت زيست محيطي موثر است.

· از آنجا كه ساكنين محلي و بخصوص جوانان، شاهد توجه و علاقه گردشگران به مسائل حفاظت از محيط زيست هستند، گردشگري سبب بالابردن آگاهي جوانان مي‌شود. آنگاه اين افراد بومي، اهميت حفاظت از محيط زيست را در مناطق خود بهتر تشخيص خواهند داد.

گردشگري و تكنولوژي


مدرنيته با توان پيش برندگي نوآوري هاي تكنولوژيكي توانست مسير تحول را بپيمايد.بنيان اين امر به تبديل علم به تكنولوژي بازمي‏گردد كه سرآغاز آن را مي توان در انقلاب هاي علمي بخصوص در زمينه فيزيك در قرون گذشته بازجست. نوآوري هاي تكنولوژيكي مابعد علم بود كه سبب گرديد علم و تكنولوژي با يكديگر حصار محكمي كه بين واقعيت / غيرواقعيت ، طبيعي / مصنوعي ، ارگانيك / غير ارگانيگ ، بيولوژي / تكنولوژي ، انساني / ماشيني و ذاتي / اكتسابي وجود داشت به تدريج ضعيف كرده و از بين ببرند(Best,1999,151) و اين فرصت را براي مدرنيته مهيا نمايند كه به عنوان يك رويداد معرفت شناختي راز پنهان در ماهيت تكنولوژي را آشكار كند و نشان دهد كه چگونه عقلانيت ناشي از تكنولوژي به انسان مدرن امكان مي دهد تا از قيد و بندهاي جوامع پيشامدرن رها شود (Feenberg,1999,3) .بدين‏دليل در روند مدرنيته تكنولوژي به عنوان ابزاري فني در اصل به منزله كمك هاي اضافي و به مثابه ابزار مصنوعي براي اندام‏هاي انسان يا به منزله نظام ها و دستگاههاي فيزيولوژيكي تمهيد مي شود كه وظيفه اش به حداكثر رساندن خروجي و به حداقل رساندن ورودي است ( ليوتار،137،1380).در اين روند با جايگزيني تكنولوژي و عقلانيت ناشي از آن خصلت تكنولوژي به اجرا درمي‏آيد و جامعه را به سمتي سوق مي دهد كه از آن به عنوان « مك دوناليزه شدن » ياد مي گردد(ريتزر،785،1380).

تكنولوژي در مدرنيته از يك سو تعيين كننده اهداف و همچنين شيوه رويكرد به آنها و باز هم مهمترين شيوه دور افتادن « نگرش تكنولوژيك» از پرسش‏هاي هستس شناسي بنيادين مي باشد(احمدي،1377،107) و از ديگر سو مرزهاي خود را فراتر از محيط هاي جغرافيايي ايدئولوژي مي‏گستردو برخلاف دوران گذشته كه محيط جغرافيايي تكنولوژي كوچكتر و محدودتر از محيط جغرافيايي ايدئولوژي بود ، حوزه نفوذ و محيط جغرافيايي تكنيك هاي جديد فراتر و گسترده تر از جغرافياي تحت حاكميت ايدئولوژي ، شكل گرفت(پاپلي يزدي،13،1369). در اين راستا اقتصاد سرمايه داري همتنيده با مدرنيته با جابجايي تكنولوژي متكي بر دانش پوزيتويستي واقعيت را به تصرف خويش در آورده و در نتيجه شانس عادلانه و برحق بودن خود را افزايش مي دهد. براين مبنا تكنولوژي ، تجلي رويكرد فرهنگ مسلط و كنترل كننده‏اي مي شود مه در دوران مدرن با بهره‏گيري از انسان‏ها باعث پيدايش اشكال تازه نفوذ و تسلط جامعه بر فرد مي‏گردد(ماركوزه،159،1362).تكنولوژي مدرن با حالت تضاد دروني خود از يك سو طبيعت را براي زندگي انضباط بخشيده و از ديگر سو چون نيرويي ويرانگر طبيعت را دستخوش تغيير بسيار مي كند.تكنولوژي مدرن از يك سو با خلق شبكه ارتباطي مربوط به خود فشردگي و انقباض «زمان ـ فضا» را در مفهوم سياره‏اي سبب گرديده(Harvey,1989,307 ) و از ديگر سو با پيوندي جداناپذير با علوم انساني ، تكنولوژي قدرت رادر كردارهاي اجتماعي نمودار ساخت.پيوند ناگسستني تكنولوژي و جامعه رويكرد به امر اجتماعي را متفاوت از جوامع سنتي ، شكل ديگري بخشيد.انسان مدرن در پارادوكس تسهيل‏كنند‏گي  و تحميل‏كنندگي تكنولوژي مدرن ، گريز از زندگي مدرن در زمان فراغت و پذيرفتن آن را به عنوان امر واقع ، تجربه كرد.در اين ميان گردشگري بر بستري از نوآوري‏هاي تكنولوژيكي شكل گرفت و تاثيرپذيري آن در كنش حاصل از پارادوكس تكنولوژي مدرن تجلي يافت.اين تاثيرپذيري در دو بعد صورتبندي خاصي از گردشگري را نمودار ساخت كه مي توان آنها را در چارچوب تاثيرات مستقيم و غير مستقيم مورد بررسي قرار داد.

تاثيرمستقيم نوآوري‏هاي تكنولوژيكي پيدايش گردشگري به عنوان يك امر قابل انجام بود.به‏گونه‏اي كه تجلي آن را مي توان در تسهيل ارتباطات بازجست.نوآوري‏هاي تكنولوژيكي در زمينه حمل و نقل به عنوان يكي‏از با اهميت‏ترين اصول گردشگري امر سفر را براي گردشگران در چارچوب وسيله نقليه ايمن و شبكه راههاي وسيع و گسترده امكان پذير نمود و انجام گردشگري‏را گسترش داد.رسيدن به مقاصد دور در مدت زمان كوتاه و صرف حداقل هزينه در جابجايي‏ها باعث شد تا مراكز اقامت گردشگران در مقاصد شكل گيرد و دريك همتنيدگي كامل ، روند سفر بين دو مكان يكي براي گريز و ديگري براي ماوايي كوتاه مدت و دمي آسودن از ازدحام مدرن را شكل داد.مثالي بارز در اين زمينه مي تواند راه‏آهن باشد.زيرا تاريخ گردشگري با تاريخ راه آهن رابطه بسيار نزديكي دارد.راه‏آهن به عنوان وسيله حمل و نقل راحت و قابل اطمينان ، جمعيت انبوهي را براي مسافرت به سوي خود جلب كرد و اين خود در يك رابطه مستقيم گسترش روزافزون راه آهن را در سراسر قاره اروپا سبب گرديد.مقامات و مسئولان راه‏آهن در اروپا با توجه به اين مساله پيشقدم تاسيس هتل و تاسيسات مناسب در مسير راه‏آهن شدند.احداث راه آهن در مناطق زيبا و كوهستاني اروپا يكي از اولين اقدامات بود كه براي جلب و جذب گردشگران نقاط مختلف دنيا به عمل آمد.در اين راستا با پيدايش و توسعه شبكه راه‏آهن در قرن نوزدهم تحولات چشمگيري در توسعه گردشگري و حمل و نقل كالا و مسافر به وجود آورد.شبكه راه‏آهن اگر چه گران تمام مي شود و پرخرج است در عوض توانسته است براي مسافران ، بازرگانان و گردشگران رفاه ، سرعت و نظم رفت وآمد در رعايت ساعات پيش بيني شده را تضمين كند(رضواني، 1374، 57 ـ42).

ديگر نوآوري هاي تكنولوژيكي در زمينه حمل و نقل نيز همانگونه كه در مورد راه آهن بيان شد با تاثيري گذاري هاي متفاوت عمل نمودندو جريان گردشگري را در روند مدرنيته تسهيل نمودند.بخصوص در اين ميان اختراع اتومبيل در اواخر سده نوزدهم ميلادي و بعد از آن هواپيما در سده بيستم تحول عظيمي را در امر گردشگري سبب گرديدند.از اين لحاظ نوآوري‏هاي تكنولوژيكي در تاثيرگذاري مستقيم خود به عنوان تجلي عيني جريان دانش گردشگري را تسهيل نمودند.به اين امر در تبارشناسي گردشگري در بخش بعدي بيشتر خواهيم پرداخت و نوآوري‏هاي تكنولوژيكي به عنوان دانش حاكم در صورتبندي نظام گفتماني پيرامون گردشگري مورد بررسي قرار خواهد گرفت.

در بعد ديگر تاثير‏گذاري غير مستقيم نوآوري‏هاي تكنولوژيكي بر گردشگري در ابعاد اقتصادي و آجتماعي ـ فرهنگي مدنظر مي باشد.از آنجا كه مدرنيته در ابعاد متافيزيكي خويش با خرد ناشي از انسانگرايي و با تكيه بر دستآوردهاي تكنولوژيكي تسهيل زندگي هرروزه را هدف قرار داد (احمدي،372،1377) و از اين رهگذر فرآيندهاي فرهنگ ، سياست و اقتصاد را درهم آميخت؛ نظامي را پديد آورد كه در چارچوب نوآوري‏هاي تكنولوژيكي با دخالت در تمامي شئون ، زندگي انسان‏ها را بلعيد و هر جهش را واپس زد(ماركوزه،33،1362).مدرنيته يك نوع قالب بندي براي زندگي انسان‏ها ارائه كرد كه بايد در يك آرمانشهر تكنولوژيكي به كمال برسد(آشوري،13،1375).پيدايش و تكوين جوامع شهري و گسترش روز افزون شهرنشيني  همراه با كم شدن زمان كار و تفكيك آن از زمان فراغت و تعيين يك تقويم كار روزانه و هفتگي (رضواني،35،1374) خود نتيجه اين كمال گرايي مدرنيته در به نظم درآوردن زندگي انسان‏ها بود.در اين ميان اين روند كه با كمك توسعه تكنولوژيكي صورت گرفت تاثيرگذاري غير مستقيمي بر گردشگري داشت كه مي توان انها را در موارد زير بيان نمود(قره نژاد،61،1374):

·   افزايش درآمد سرانه كه خود افزايش تقاضا براي گردشگري را سبب گرديدو سفر به ديگر مناطق را امكان پذير نمود.افزايش در امد سرانه توانمندي از جا بركندگي انسان مدرن را براي سفرهاي با مقياس زياد را پديد آورد.

·   بار مالي سرپرست خانوار در راستاي اشتغال ديگر افراد خانوار در مشاغل مختلف براي هزينه هاي اوليه خانوار كاهش داد .افزايش درآمد خانوار انجام سفر براي گذران اوقات فراغت و گردشگري را در روندي از پس انداز درآمد امكان پذير نمود.

·   تقليل ساعات كار و افزايش ساعات فراغت از كار در روندي از تفكيك اين دو امر در روند مدرنيته، بنيان زماني را براي گردشگري فراهم آورد اين خود در حجم تقاضا براي گردشگري تاثير گذار بود.

·   مهيا نمودن زمينه استراحت و فراغت به عنوان تجديد نيرو براي شاغلان از سوي ارگانهاي مختلف به صورت يك مساله سياسي و اجتماعي در آمد. به دنبال اين مساله موضوع افزايش قدرت خريد و امكان سير و سفر براي تمام جامعه در سياستگذاري‏هاي رشد اقتصادي دولت‏ها اجتناب ناپذير گرديد.

بر تمامي اين موارد بايد تاثيرگذاري غير مستقيم تكنولوزي را در بعد اجتماعي ـ فرهنگي بر گردشگري افزود كه در راستاي ازدحام و تراكم ناشي از مدرنيته ، گريز از زندگي مدرن براي مدتي كوتاه و استراحت در مكاني دور از زندگي مدرن را سبب گرديد.ازدحام حاصل از مدرنيته در تبلور عيني جدا سازي فضاي شهري در روندي از ، اينجا مردم ، آنجا ترافيك/ اينجا كار ، آنجا خانه/ اينجا اغنيا ، آنجا فقرا و در ميان آنها موانعي از چمن و سيمان (برمن،204،1380) ، انسان مدرن را زير فشارهاي عصبي و رواني قرار داد و گريز از اين محيط را به عنوان راهكاري براي دوربودن كوتاه مدت و تمدد اعصاب و استراحت در چارچوب گردشگري سبب شد.از اين رو انسان مدرن در زير  فشار حاصل از گشتل تكنولوژي در دوره مدرن كه در پيرامون ماهيت چندگانه تكنولوژي شكل دهنده كنش انسان بود رويكرد به گردشگري را به عنوان گونه‏اي از گذران اوقات فراغت برگزيد.

آردی؛ موجود ۴/۴ میلیون ساله شبیه به انسان

دانشمندان قطعات فسیل شده اسکلتی را در اتیوپی پیدا کرده اند که چهار و نیم میلیون سال قدمت دارد. هم شبیه اسکلت انسان است و هم به اسکلت میمون شباهت دارد. متخصصان می گویند شاید این موجود که نامش را «آردی» گذاشته اند، قدیمی ترین جد آدم امروزی باشد.

۱۳۸۸ مهر ۱۰, جمعه

تفاوت های جهانگردی و گردشگری

« گرايش به شناخت وجود ندارد ؛ قوه درك‏ در‏خدمت گرايش‏هاي گوناگون است. »(فردريش نيچه)
جهانگردي در دوران سيطره سنت بر ابعاد جوامع انساني بازنمود يك متن فضايي است كه صورتبندي آن ناشي از انگيزه‏هاي متفاوت برخاسته از نظام گفتماني حاكم مي باشد.جهانگردي در راستاي هويت هستي[2]جوامع سنتي ، يكي از شيوه هاي بافتمند از انگيزه‏هاي در هم‏بافته‏اي از تقابل ها و تخالف ها است كه از تضادها و تفاهم‏هاي بين مفاهيم و دال‏هاي فضاي سنتي برخاسته و تبلور عيني مي‏يابد.جهانگردي در عصر سنتي گونه اي از صورتبندي دانايي نظام‏هاي گفتماني است كه به ناشناخته ها ويا ساختارشكني شناخته‏هاي پيشين مي پردازد.از اين رو با شكل دادن و ايجاد تمايز بين وجوه شناخت در ابعاد متغير و به چالش كشيدن دانسته‏هاي نامتعبر به وسيله جهانگردي ، بخصوص پيرامون برون رفتن از معلومات پيشين خطري براي معيارهاي قدرت و امتياز حاكم بر فضاي سنتي را به دنبال داشته است.
جهانگردي در قياس با گردشگري ، هيچ شباهتي را بازنمي‏نمايد.هركدام از اين دو پديده هرچند در پيرامون صورتبندي خود كنش پذيري جغرافيايي را در برمگيرند ولي هريك داراي يكتاگونگي خاص خود در فضاي سنتي و مدرن مي باشند.جهانگردي برآمده از نيازهاي جوامع سنتي در حال تكامل است وبيرون از انگيزه‏هاي فردي قرار دارد.از آن رو كه در جوامع سنتي زندگي شخصي هميشه تابعي از زندگي اشتراكي و جمعي مي باشد و تنها ارزش هاي اشتراكي جامعه سنتي تعيين كننده نوع اعتقاد و ارزش هاي فردي‏اند(صدرنبوي،79،1351) ، جهانگردي نيز به تبع در اين چارچوب قرار مي‏گيرد و به عنوان يك امر اقتصادي ـ اجتماعي ، بازتابنده نيازهاي اشتراكي جوامع مي باشد و از حيطه فردي خارج است. در حالي كه گردشگري در انگيزه فردي و بر پايه فردانيت خاص مدرن شكل مي‏گيرد.سفر در گردشگري امر كاملاً قردي و مربوط به انگيزه هاي شخصي است.
جهانگردي در دراستاي خردورزي سنتي ، بنياني متافيزيكي را در برمي‏گيرد كه در آن انسان سنتي داراي زهد و اهل دوري از دنيا در پي كسب رضايت خداوند مي باشد.هرچند در كنار آن نيز به كسب و كار براي زندگي دنيوي خويش بخصوص در چارچوب بازرگاني مشغول است.در اين ميان مي توان به آداب جهانگردي و سياحت در تمدن اسلامي اشاره كرد كه در آن جهانگردي پاسداشت تفكر متافيزيكي مي باشد:
« و مقصود سياحان جهان دانايي و سياران عالم بينايي آن است كه به تحمل رياضات و مشقات جهان تكميل نفس و تهذيب اخلاق و رويه سير وسلوك و شيوه معاشرت و رسومات معرفت و حكمت و قواعد طريقت از عرفا و حكما و ادبا و پيران راهبر و سالكان آگاه و باخبر ياد گرفته مس وجود خود را از اكسير معارف ، در كامل عيار ساخته و در دارالضرب قبول ، به سكه كمال مسلوك و رايج بازاز اهل سلوك نمايد»(سياح،76،1367)
گردشگري در اين ميان اما در چارچوب تدوين فرد و جامعه و توضيح ديالكتيك آن دو ،پارادايمي نو در گسست با پارادايم امت در انديشه سنتي (طباطبايي،315،1374) و برگذشتن از خردورزي سنتي ، رويكرد به دنياي مادي در پردازش معنايي خود پيرامون تفريح و التذاذ از محيط‏ها و اماكن مختلف براي گذران اوقات فراغت است.تعارض جهانگردي و گردشگري در اين گرهگاه بازنمود يكتاگونگي هريك در دوران مربوط به خود است.فضاي سنتي زايش جهانگردي را تسهيل نمود و فضاي مدرن شكل گيري گردشگري را به عنوان دمي آسودن از محيط پرتراكم مدرنيته را سبب شد.
جهانگردي در جوامع سنتي كه ارتباطات نظامي خاص و متمايز از ديگر فرآيندهاي اجتماعي ندارد ، به عنوان انتقال دهنده حرفه اي اطلاعات معمولاً از خلال سلسله مراتب اجتماعي و يا روابط بين گروههاي خاص جريان يافته و در كنش گري برون متني و بينامتني نقش مهمي را ايفا نمود.اما گردشگري در پيرامون انباشت اطلاعات در پي جذب گردشگران به مكان هاي مختلف به عنوان مقاصد گردشگري با انگيزه التذاذ، رويكردي برون متني و سفر بين دو مكان در چارچوب بازاريابي و برداشت عيني از اطلاعات موجود شكل مي‏گيرد.
جهانگردي در برابر مصائب سفر با قبول آن تاب تحمل از كف نمي دهد و سير سفر را به پنداشت دستآوردي كه مدنظر دارد، پي مي‏گيرد.جهانگردي در فضاي سنتي با تكيه بر نوآوري هاي تكنولوژيكي سنتي كه يراق حركت را تسهيل مي‏كرد،پردازشي را در خرده مقياس ها و‏كلان مقياس ها را در مقاطع زماني متفاوت دربرمي‏گيرد.به گونه‏اي كه انجام يك سفر براي دستآوردهاي آن ، در مقياس ها و زمان هاي مختلف و گاه طولاني را مي طلبد.دستآوردهاي فرعي اين گونه از سفرهاي دراز مدت متكي به تكنولوژي سنتي ، مجموعه‏اي از شناخت‏ها را كه موضوع هيچ آموزش بخصوصي نيست ، پيش مي كشد و در تعامل با جوامع خودي چالش‏هاي را سبب گرديد.سفرنامه به عنوان دستآورد اين سفرها ، عينيت متني اين شناخت ها از تطور تفكري ناشي مي شد كه جهانگردان در طول سفر با آن روبرو شده و تجربه كردند.از آنجا كه فرهنگ سنتي ، فرهنگي است كه در خاطره جمعي شكل گرفته و در راستاي تذكر عينيت مي يافت ، سفرنامه بستري در پيرامون شناخت حاصله ، تذكري را در تعامل با «غير» باز مي نمايد كه در رويكرد‏ي درون فرهنگي از نصحيت كه متكي به شناخت هاي سابق مي باشد را شكل دادند.در اين مورد گلستان سعدي يكي از بهترين نمونه هاي اين كنشگري جهانگردي در پيرامون فرهنگ سنتي مي باشد.
اما گردشگري در چارچوب تكنولوژي مدرن و پسامدرن ، كوتاه زماني براي سفر و كوتاه اقامتي در مكان ، حتي در دوردست ترين نقاط جهان را امكان پذير مي نمايد كه در راستاي تجربه گردشگري و فردانيت خاص آن ، تنها انباشتي از شناخت ثانويه را براي فرد گردشگر به دنبال دارد كه حاصل آن سفرنامه اي يا تعامل با غير براي توجيه پذيري جوامع خودي نيست.بلكه تنها در فرديت گردشگر تبلور عيني مي يابد و كنشگري ميزبان ـ گردشگر را شكل مي‏دهد.
در اين ميان جهانگردي در تمدن مسيحي ، از رنسانس بدين سو و در قالب اكتشافات بزرگ و بهد از آن با گرايش‏هاي امپرياليستي و شرق شناسانه بيشتر پردازش‏گر تسلط بر يك سرزمين مي باشد تا  زمينه ساز شناخت آن و حتي فراتر از آن استعمار مناطق مختلف باشد.جهانگردي در اين راستا برخاسته از كنجكاوي سيري ناپذير تمدن فاوستي ، در تمامي لايه هاي شكل دهنده خود سودا‏گرايي و سود گرايي خاص اين تمدن را باز مي نمايد.بخصوص هنگامي كه تمدن مسيحي با عبور از تفكرات تئولوژيك {ديني ـ مذهبي} با برخورداري از مضامين بيكني تسلط بر ديگر سرزمين‌‌ها و ساكنانش را در قالب جهانگردي پي‌گرفت اين امر عينيت وافري مي يابد. به عنوان مثال مي‌توان به جهانگرداني همچون كريستف كلمب، ماژلان و نظير اينها اشاره كرد كه به هنگام كشف مناطق جديد آن را به نام حكومت و حاكم حامي خود ثبت مي‌كردند.
  سيطره فضايي حاصل از جهانگردي در اين دوران بازنمود انتقال تجربه بحران و در نتيجه آگاهي ناشي از آن بر بنيان هاي ضرورت اقتصادي در ديگر مناطق مي باشد.بدين گونه ايده ها، باورها ، كنش ها و عملكردها در تمدن مسيحي در پيرامون جهانگردي جاي خود را به نظام صورتبندي دانايي جديدي مي دهد كه توليد و سازماندهي آن ، مبين رابطه‏اي نو ميان انسان و طبيعت و چيره شدن آن بر رابطه بين انسان‏ها مي‏باشد.اين خود در رابطه با جهانگردي پردازش مفهوم انسان اقتصادي جديدي است كه كنشگري بيروني او سيطره بر ديگرفضاها را ضروري مي سازد.اين نكته نمي تواند پنهان بماند كه جهانگردي از دوره رنسانس بدين سو ، از يك سو انباشت شناخت و از ديگر سو انباشت سرمايه را در تمدن مسيحي سبب گرديده و تسهيل كنندگي زايش و شكل گيري سرمايه داري تجاري و طبقات بورژوازي را سبب گرديد.
  گردشگري در اين ميان ، نفس كشيدن در اقتصاد درهم تنيده سرمايه داري است كه در عصر مدرن و پست مدرن صورتبندي خاص خود را دارا مي باشد.همتنيدگي گردشگري با سرمايه داري در اين عصر بازنمود تمايززدايي امر اقتصادي و اجتماعي در پردازش انسان مدرن و پسامدرن مي باشد.گردشگري در اين راستا رويكرد به مصرف فضاها دارد كه ناشي از چرخه كسب سود سرمايه داري مي باشد كه در آن تفريح و لذت نقش عمده‏اي در آن ايفا مي كند.
بطوركلي بازنمايي ارتباط گردشگري با جهانگردي عصر سنتي چيزي جز تفكر توجيه‌گر خطي نيست. شكاف عظيمي مابين جهانگردي سنتي به عنوان پديده‌اي جغرافيايي پيرامون شناخت و نتايج حاصل از آن و گردشگري به عنوان پديده‌اي مدرن و جغرافيايي در فضاي اجتماعي كه «رخصتي» است در كشاكش سرمايه‌داري، وجود دارد.جهانگردي رنج سفر بردن، شناختي از ناشناخته‌ها و گسترش دامنه آگاهي در افق‌هاي اسطوره‌اي دين‌شناسانه (دين باوري) و ماوراءالطبيعه است. جهانگردي عشق به سير آفاق وانفس همراه با عشق با دانستن است. هر چند نبايد انگيزه‌هاي ديگر را دست كم گرفت.گردشگري، اما نتيجه مدرنيته است كه در تمايز ميان خانه و محل كار به عنوان شكلي از گذران اوقات فراغت رخ نموده و پيامدهايي را چون سفر، تجربه، تفريح، لذت بردن و سود‌جويي را براي انسان مدرن به ارمغان آورده است.


[1] - اين مقاله در همايش شناخت گردشگری ارائه گرديد.

انواع جاذبه ها گردشگري

1- جاذبه هاي طبيعي

ويژگيهاي منابع طبيعي ،مانند: زمين ، کيفيت آب ، پوشش گياهي ، گونه هاي حيواني و آب و هوا از جمله خصوصياتي هستند که عمده جاذبه هاي طبيعي را تشکيل مي دهند . جاذبه هاي منحصر به فرد طبيعي براي جلوگيري از انحصار ، دگرگوني و حفاظت آن اغلب عام المنفعه هستند . جاذبه هاي بخش خصوصي که بيشتر بر محيطهاي مصنوعي متکي مي باشند و براي موفقيت خود به خصوصيات آب و هواي ويژه اي احتياج دارند.

2- جاذبه هاي تجاري

مناطق بزرگ شهري ، مرکز فعاليت صنعت گردشگري هستند . اجتماع سرويسهاي توليدي ، اقتصادي ، دولتي وخصوصي که مجموعاً بازارهاي بزرگ را تشکيل مي دهند از مناطق جذاب، براي گردشگران مي باشند . مناطق روستايي اگرچه از اهميت کمتري نسبت به مراکز تجاري شهري برخوردارند، اما به طور فعال به دنبال همايش هاي تجاري ، گردشگري هستند.تفريحگاههاي بزرگ و کوچک در جذب گردشگران فعال هستند.

3- جاذبه هاي تاريخي

يادمانهاي قديمي ، درفضاها و محيطهاي ساخته شده مصنوعي يا در مکانهايي که وقايع مهم اتفاق افتاده ، به نوبه خود مي تواند نوعي جاذبه باشد . بعضي مکانها ممکن است قبل از اينکه به يک جاذبه گردشگري تبديل گردند ، احتياج به محوطه سازي تفريحگاهي، مرمت و محافظت دارند. مکانهاي ماقبل تاريخ يا دوره هاي ابتدايي تاريخ به مقدماتي مانند کاوش و تحقيق راجع به اهميت انحصار و ارتباطشان با زندگي مدرن امروزي احتياج دارند . اين کاوش هم سرگرم کننده و هم آموزنده است و براي جاذبه هاي تاريخي ضروري مي باشد .

4- جاذبه هاي قومي و فرهنگي

راه و رسم و روشي که اقوام مختلف به زندگي ، کار، تفريح و عبادت مي پردازند ، جاذبه هاي قومي فرهنگي را تشکيل مي دهد . خيلي از فرهنگها منحصربه فرد بودن زندگي شان را به عنوان يک جاذبه براي مردم درک نمي کنند ؛ اگرچه اين ديدگاه بايد عوض شود ولي معرفي جاذبه هاي قومي و فرهنگي بايد با حساسيت انجام شود . اگر استثنائات قومي و فرهنگي را به عنوان يک جاذبه به خواهيم مطرح کنيم بايد همانند ديگر جاذبه ها از آن حفاظت کنيم.

5 – جاذبه هاي پزشکي

چشمه هاي آب معدني يکي از اولين مراکز پزشکي براي جاذبه هاي گردشگري شناخته شده اند . امروزه گردش و سفر به مراکز تفريحيـ درماني براي درمان بيماريهاي گوناگون رايج شده است. پيشرفتهاي پزشکي به شناخت مراکز درماني خاص با شهرت جهاني کمک کرده و اين مکانها گردشگري را به طور گسترده اي توسعه داده و هرساله سيل بيماران داخلي و بين المللي را پذيراست .

6- رويدادهاي خاص

رويدادهاي خاص مانند جشنهاي سالانه يا بازيهاي المپيک به عنوان جاذبه هاي کوتاه مدت يا با اهميت شناخته شده اند .با اين وجود به عنوان يکي از عوامل براي تکرار سفر وگردش، يک انتخاب آگاهانه، نقش قابل قبولي را ايفاء مي کند . به هر حال رويدادهاي جهاني جزء ارتقاء دهنده هاي اهداف گردشگري هستند.اين رويدادها وقتي که ارزشهاي اجتماعي و عمومي را در پيش رو ندارند، هدف آنها گسترش وافزايش افتخارات محلي در يک اجتماع است .

7- پارکها

بسياري از پارکهاي عمومي درطبقه بندي منابع طبيعي قرار مي گيرند. پارکهاي بخش خصوصي ، شهربازيها هستند . شهربازيها مجموعه هاي مستقل هستند که متنوع اند و انواع سرگرمي ها را براي بازديد کنندگان فراهم مي کنند . تکامل شهربازيها وتبديل آنها به تفريحگاههاي گردشگري ، محفل جذابي را براي توسعه گردشگري ايجاد مي کنند . بايد توجه داشت که محصور کردن آنها باعث جدايي گردشگران از ساکنان شهر مي شود و کاهش تأثير اجتماعي در روش محصورسازي، ممکن است کاهش تأثيرات اقتصادي را به دنبال داشته باشد .

8- مذهبي

جاذبه هاي مذهبي يکي از مشکل ترين مباحث ديدگاه توسعه گردشگري هستند . البته لزوماً ساخت انواع تأسيسات براي پذيرايي اين گونه از گردشگران باعث به وجود آمدن مشکلات در آنها نمي شود؛ بلکه چگونگي مطرح کردن جاذبه هاي مذهبي مهم است .

ساير جاذبه هاي گردشگري : باغ وحش ها ،آکواريوم ها ،ميادين ورزشي و نظير اينها هر يک در مقوله هاي جداگانه مي گنجد ،اما از جهت سهولت و نيز به خاطر لزوم ساختار ساده شان همگي در يک گروه طبقه بندي مي شوند .در واقع از آنجا ئيکه موارد فوق همه در يک مقوله جاي مي گيرند از جاذبه هاي بالقوه آنها چيزي کم نمي کند .در مناطق شهري عمدتاً بر تکميل و افزودن به جاذبه هاي تجاري و گردشگري مو جود تکيه مي شوند.

تعاريف و مفاهيم استاندارد بخش گردشگری و میراث فرهنگی

اثر تاريخي ـ فرهنگي
اثر مادي (منقول و غير منقول) و غير مادي كه به نحوي بر هويت تاريخي ـ فرهنگي جوامع، اقوام، دوره‌هاي تاريخي و مضامين متعلق به يك قلمرو تاريخي ـ فرهنگي دلالت كند.

اثر تاريخي ـ فرهنگي ثبت شده
هر اثر تاريخي ـ فرهنگي كه ارزش‌هاي تاريخي ـ فرهنگي آن از سوي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري احراز شود و به عنوان يك اثر ملي از سوي سازمان مذكور ثبت و قوانين ناظر بر حمايت از آثار تاريخي ـ فرهنگي با رعايت تشريفات قانوني شامل آن شود.

اثر تاريخي ـ فرهنگي شناسايي شده
هر اثر تاريخي ـ فرهنگي كه با مطالعه كتابخانه‌اي يا پيمايش ميداني موجوديت آن احراز و در فهرست آثار شناسايي شده سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري درج شده باشد.

اثر تاريخي – فرهنگي غير مادي
اثر تاريخي – فرهنگي كه از علم مردم شناسي سر چشمه گرفته و متشكل از باورهاي مردمي، آئين‌ها،‌ نمايش‌هاي سنتي، ‌زبان و گويش، موسيقي اقوام و هنرهاي سنتي غير تجسمي باشد.

اثر تاريخي ـ فرهنگي غير منقول
اثر تاريخي ـ فرهنگي كه در يك مكان مشخص مستقر بوده و انتقال آن موجب خرابي اثر شده و بر هويت تاريخي ـ فرهنگي آن خدشه وارد مي‌كند.

اثر تاريخي – فرهنگي مادي
اثر تاريخي – فرهنگي منقول يا غير منقولي كه ملموس باشد. مانند اشياء موزه‌اي، بناها، مجموعه‌ها، بافت‌ها، تپه‌ها و محوطه‌هاي تاريخي-فرهنگي.
اثر تاريخي ـ فرهنگي مستندسازي شده
هر اثر تاريخي ـ فرهنگي كه ويژگي‌هاي خاص تاريخي ـ فرهنگي و هنري آن با توجه به استانداردهاي علمي مربوطه ثبت و ضبط شده باشد.

اثر تاريخي ـ فرهنگي منقول
اثر تاريخي ـ فرهنگي كه نقل و انتقال آن موجب خرابي اثر يا محل استقرارش نشود.

اثر ملي
عبارت است از اثر تاريخي-‌ فرهنگي و طبيعي كه ويژگي‌ها و ارزش‌هاي نهفته در آن تأثير ملي داشته باشد و به لحاظ تاريخي – فرهنگي و طبيعي به كل ملت ايران تعلق دارد و به لحاظ ارزش‌هاي آن، در فهرست آثار ملي كشور به ثبت مي‌رسد.

احياء بناي تاريخي – فرهنگي
سازگار كردن يك بناي قديمي با وضعيت و احتياجات روز يا تأمين كاربري‌هاي جديد مطابق زمان است كه در يك بناي تاريخي ابتدا با مشخص كردن اهداف عملكردي و نهايتاً انجام اقدامات كالبدي صورت مي‌پذيرد.

اقامتگاه عمومي گردشگري
مكان يا قسمتي از مكان مشخص در قالب هتل، مهمان‌پذير يا هتل آپارتمان است كه عموم مسافران و مهمانان با پرداخت بهاي خدمات ارائه شده از آن استفاده مي‌كنند. اين مراكز بايد خدمات مورد نياز را در يك اتاق يا واحدي مشابه آن به مسافران جهت اقامت ارائه دهند كه ظرفيت آن بايد حداقل به اندازه نيازهاي انساني يك خانوار باشد.

بازپيرايي بناي تاريخي ـ فرهنگي
عبارتست از برداشتن تمام الحاقات بي‌ارزش اضافه شده به يك اثر تاريخي ـ فرهنگي براي نمايش دادن جلوه اصلي آن بنا (مانند كابل برق براي روشنايي)

بازسازي بناي تاريخي ـ فرهنگي
دوباره ساختن قسمت‌هاي تخريب شده بنا و بازگرداندن كالبد بناي تاريخي تخريب شده به وضعيتي نزديك به وضع اوليه براساس مدارك و مستندات مي‌باشد
بافت تاريخي- فرهنگي
محدوده‌اي از شهرها و روستاها كه در آن زندگي جريان دارد و كالبد آن پاسخگوي زندگي شهري و روستايي است و عناصر آن (مجموعه‌ها، ‌فضاها و معابر) اتصال و انسجام لازم را دارند،‌ به نحوي كه مجموعه آن‌ها هويتي متمايز از ساير بخش‌هاي شهر و روستا داشته و نشانگر شيوه شهرسازي و حيات اجتماعي و فرهنگي در مقطع يا مقاطع خاصي از تاريخ است.

بناي تاريخي- فرهنگي
اثر معماري كه از لحاظ باستان شناسي، ‌تاريخي، فرهنگي، هنري و تاريخ معماري و شهر سازي داراي اهميت ويژه باشد.

تابعيت گردشگر
تابعيت گردشگر، از روي گذرنامه وي مشخص مي‌شود حتي اگر گردشگر به طور معمول مقيم كشور ديگري باشد.

تپه تاريخي – فرهنگي
تپه‌هايي هستند كه بقاياي دوره يا دوره‌هاي تاريخي گذشته در آن مدفون مي‌باشند مانند تپه زيويه

حريم اثر تاريخي – فرهنگي
فضاي پيرامون اثر كه براي حفاظت از عرصه و اعيان آن،‌ ارزش‌هاي تاريخي – فرهنگي، مناظر و مرايا و ايجاد ارتباط فرهنگي اثر با محيط پيرامون در درجات مختلف و با ضوابط مشخص در هر درجه، از سوي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري، تعيين و اعلام مي‌شود و مشمول قوانين ناظر به حفاظت از آثار تاريخي – فرهنگي مي‌گردد.

حفاظت از اثر تاريخي ـ فرهنگي
تمامي اقداماتي كه منجر به توقف تخريب بيش‌تر در سازه و تزيينات و معناي فرهنگي بناي تاريخي مي‌گردد.
درآمد ارزي گردشگري
شامل تمامي درآمدهاي حاصل از ورود گردشگران بين‌المللي به كشور است، هزينه‌هاي گردشگران بين‌المللي در كشور مقصد عبارتست از: هزينه ‌اقامت، اخذ رواديد، غذا و نوشيدني، حمل و نقل داخلي، تفريح، هزينه‌هاي فعاليت‌هاي ورزشي، خريد، سوغات و غيره.

دفتر اطلاع‌رساني گردشگري
مركزي كه براي راهنمايي گردشگران در مبادي ورودي‌ شهرها، فرودگاه‌ها، ايستگاه‌هاي راه‌آهن و پايانه‌هاي اتوبوس‌راني، جنب جاذبه‌هاي گردشگري و نقاط پر رفت و آمد شهرها تأسيس شده و وظيفه آن ارائه اطلاعات و راهنمايي به گردشگر است.

دفتر خدمات مسافرتي
مؤسسه‌اي كه با دريافت مجوز به منظور ارائه خدمات گردشگري براي داخل يا خارج از كشور تأسيس شده باشد.

دوره‌هاي تاريخي
دوره‌هاي تاريخي شامل دوره پيش از تاريخ (دوره باستان)، دوره تاريخي كه مردم ايران صاحب خط شده‌اند خصوصاً (دوره ايلامي‌ها)، دوره اسلامي (ورود اسلام به ايران) مي باشد.

صيانت از اثر تاريخي ـ فرهنگي
عبارتست از نگهداشت و ارتقاء ارزش‌هاي تاريخي ـ فرهنگي محسوس و نامحسوس (ملموس و ناملموس) يك اثر تاريخي ـ فرهنگي

ظرفيت اسمي اقامتگاه عمومي گردشگري
ظرفيتي كه براساس مشخصات ثبت شده در مجوز بهره‌برداري براي اجاره به مسافران تعيين شده است.

ظرفيت اقامتگاه
به مجموع اتاق‌ها يا تخت‌هايي كه در مدت معين جهت استفاده مسافران (مهمانان) آماده بهره‌برداري مي‌شود، ظرفيت اقامتگاه مي‌گويند.

عمليات كاوش باستان شناسي
مجموعه فعاليت‌هايي كه از سوي هيئت‌هاي علمي باستان‌شناسي براي كسب و ارائه شناخت جامع از آثار موجود در يك تپه يا محوطه تاريخي انجام مي‌شود.

فهرست آثار ملي
فهرستي از تمامي آثار ملي ثبت شده كه از سوي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري تنظيم و منتشر مي‌شود.

كتيبه تاريخي- فرهنگي
نوشته‌اي كه با خط و زبان رايج دوره خود بر سطوح غير منقول طبيعي يا مصنوعي نقش شده است.
گردشگر
بازديد كننده‌اي كه حداقل يك شب و حداكثر يك سال در اقامتگاه عمومي يا خصوصي در مكان مورد بازديد با هدف تفريح، استراحت، ورزش، ديدار اقوام و دوستان، ‌مأموريت، شركت در سمينار، كنفرانس يا اجلاس، معالجه، مطالعه و تحقيق يا فعاليت‌هاي مذهبي بماند.

گردشگر بين‌المللي
گردشگري كه به كشور ديگري غير از كشور محل اقامت خود براي مدت حداقل يك شب و حداكثر يك سال سفر كند و در مراكز اقامتي عمومي يا خصوصي آن كشور اقامت نمايد.

گردشگر داخلي
گردشگر مقيم يك كشور كه به محلي در حيطه همان كشور و خارج از محل زندگي معمول خود براي مدت حداقل يك شب و حداكثر يك سال مسافرت كند و در مراكز اقامتي خصوصي يا عمومي اقامت نمايد.

گشت گردشگري
مجموعه فعاليت‌هاي مربوط به بازديدهاي زيارتي، سياحتي، تحقيقاتي و درماني اعم از اخذ رواديد، حمل و نقل، اقامت و پذيرايي مي‌باشد كه توسط يك مؤسسه براي گروهي معين انجام مي‌شود.
گشت گردشگري خارجي
گشت گردشگري كه مبدأ آن شهر، استان، منطقه يا كشوري در داخل محدوده مورد بررسي و مقصد آن در خارج از آن محدوده باشد.

گشت گردشگري خروجي
گشت گردشگري است كه از شهر، استان، منطقه يا كشور مورد نظر خارج مي‌شود.

گشت گردشگري داخلي
گشت گردشگري كه مبدأ و مقصد آن درون شهر، استان، منطقه يا كشور مورد بررسي باشد.

گشت گردشگري ورودي
گشت گردشگري است كه وارد شهر، استان، منطقه يا كشور مورد نظر مي‌شود.

متوسط مدت اقامت
نسبت مجموع نفر شب اقامت مسافران (مهمانان) بر تعداد مسافران (مهمانان) در دوره زماني مورد بررسي است.

مجتمع عبادي رفاهي
مجتمع‌هايي است كه در خارج از شهر و در مسير جاده‌هاي بين شهري براي ارائه خدمات به مسافران ايجاد شده است. اين مجتمع‌ها شامل اقامتگاه، نمازخانه، فروشگاه، تعميرگاه، پاركينگ و غيره مي‌باشد.

مجموع نفر شب اقامت
مجموع شب‌هاي اقامت مسافران در اقامتگاه عمومي گردشگري كه برحسب نفر ـ شب سنجيده و بيان مي‌شود

مجموعه تاريخي-فرهنگي
آثار تاريخي- فرهنگي، طبيعي كه به صورت آثار مجزا يا مجتمع از نظر معماري يا استقرار در يك موقعيت طبيعي داراي ارتباط و انسجام باشند به نحوي كه حكم اثر واحد را پيدا كنند
محصولات گردشگري
معرفي مسيرهاي تعريف شده مركب از مجموعه‌اي از جاذبه‌هاي مشخص در قالب بسته‌هاي سفر، همچنين توليداتي مانند كتاب، مجله، بروشور، نقشه، كارت پستال و لوح فشرده است كه به منظور اطلاع‌رساني و معرفي جاذبه‌هاي گردشگري منتشر مي‌شود.

محوطه تاريخي – طبيعي
عبارتست از محوطه‌اي كه بقاياي موجودات (جانوري / گياهي) ‌دوره يا دوره‌هاي تاريخي گذشته به صورت قسمتي آشكار يا مدفون در آن وجود دارد مانند منطقه فسيلي مراغه

محوطه تاريخي – فرهنگي
عبارتست از محوطه‌اي كه بقاياي دوره يا دوره‌هاي تاريخي گذشته به صورت قسمتي آشكار و يا مدفون در آن وجود دارد. گورستان‌ها، غارهاي تاريخي و صخره نوشته‌ها نيز جزء محوطه تاريخي – فرهنگي محسوب مي گردند مانند تخت جمشيد يا نقش رستم.

مخزن آثار تاريخي – فرهنگي
مكاني كه در آن اشيا تاريخي – فرهنگي با رعايت تمامي ضوابط حفاظتي نگهداري شود.

مدت اقامت گردشگر
بخشي از زمان سفر كه گردشگر در مقصد اقامت مي‌كند كه اين مدت در مورد گردشگران بين‌المللي از لحظه ورود به كشور مقصد تا زمان خروج از آن و در مورد گردشگران بومي (داخلي) برابر مدت زمان اقامت در مقصد سفر در نظر گرفته مي‌شود و معمولاً با واحد شب اقامت بيان مي‌گردد.

مرمت اثر تاريخي ـ فرهنگي
شيوه آسيب‌شناسي و رفع آسيب‌هاي يك اثر تاريخي است كه هدف از آن كشف و حفاظت ارزش‌هاي تاريخي ـ فرهنگي اثر بوده و برمبناي حيثيت تاريخي ـ فرهنگي و مستندات اصيل مربوط به آن با كمترين دخالت انجام مي‌شود به گونه‌اي كه دخالت‌هاي انجام شده كاملاً مشخص گردد.
مهمان‌پذير
اقامتگاه عمومي كه براي استفاده مسافران ايجاد مي‌شود و براي تعداد تخت در اتاق‌ها، محدوديتي وجود ندارد و غالباً سرويس‌هاي بهداشتي، حمام و اتاق نشيمن مشترك است، مهمان‌پذير با توجه به مشخصات ساختماني و تجهيزات به چهار گروه، ممتاز و درجه 1 تا 3 تقسيم مي‌شود.

موزه
موزه مكان گردآوري، نگهداري و به نمايش گذاشتن ميراث فرهنگي يا طبيعي است كه براي تحريك قوه تفكر، آموزش، پژوهش، لذت بردن و حفظ ارزش‌هاي اين ميراث ايجاد مي‌شود و به طور دايمي و با هدف غير مادي اداره مي‌شود.

نمايشگاه
مكاني است كه به منظور نمايش دستاوردهاي طبيعي و انساني با مضامين مختلف و با هدف اطلاع‌رساني به صورت دايمي يا موقت داير مي‌شود.

نمايشگاه گردشگري
نمايشگاه داخلي يا بين‌المللي است كه در آن يكي از زمينه‌هاي جاذبه‌هاي گردشگري مانند ميراث فرهنگي، مذهبي، علمي، طبيعي، ورزشي و غيره به نمايش گذاشته مي‌شود.

نوسازي بناي تاريخي ـ فرهنگي
ايجاد فضاهاي جديد براي ساماندهي فضاهاي تاريخي با ارزش‌گذاري به عناصر قديمي به نحوي كه فرم و فضاي مدرن نه تنها لطمه‌اي به محوطه قديمي نزند بلكه باعث تقويت ارزش‌هاي هنري يكديگر شود.

هتل
واحد اقامتي ـ پذيرايي است كه براي استفاده مسافران ايجاد مي‌شود. در هتل، امكانات اقامتي به صورت اتاق‌هاي يك نفره، دو نفره، سوئيت‌هاي معمولي و ويژه عرضه مي‌شود. اين اقامتگاه‌ها، با توجه به مشخصات ساختماني، معماري و تأسيساتي به پنج درجه 1 تا 5 ستاره تقسيم مي‌شوند. هتل‌هاي 3، 4 و 5 ستاره داراي سرويس اختصاصي و رستوران هستند. حداقل خدماتي كه در هتل (مهمانخانه) ارائه مي‌شود، مرتب كردن روزانه تختخواب، نظافت اتاق و سرويس‌هاي بهداشتي است. افزون بر اين در هتل‌هاي 4 و 5 ستاره، تسهيلات رفاهي، تفريحي، ورزشي و خدمات ديگر مانند آرايشگاه، كفاشي، بانك، فروشگاه‌هاي مختلف، زمين‌هاي بازي، استخر، سونا، سالن‌هاي اجتماعات و غيره ارائه مي‌شود.

هتل آپارتمان
اقامتگاه عمومي كه در آن مجموعه‌اي از آپارتمان‌ها براي اقامت مسافران وجود دارد. هر واحد آپارتمان داراي يك يا دو اتاق خواب، سالن كوچك، سرويس بهداشتي و ‌آشپزخانه كوچك بوده و در آن وسايل و تجهيزاتي نظير تختخواب، مبلمان، تلويزيون، يخچال و غيره پيش‌بيني شده است.
واحد ميان راهي
واحد داراي مجوز كه به قصد ارائه خدمات پذيرايي به مسافران در خارج از شهرها و در مسير جاده‌هاي بين شهري، طبق ضوابط و مقررات تأسيس مي‌شود. واحد پذيرايي ميان راهي براساس درجه‌بندي سازمان ذي‌ربط در درجات 1 تا 3 رتبه‌بندي مي‌شود.
نرخ اشغال اتاق
نسبت مجموع اتاق اشغال شده اقامتگاه عمومي گردشگري در دوره زماني مورد بررسي به ظرفيت اسمي آن برحسب تعداد اتاق در همان دوره
100 × مجموع نفر شب اقامت در دوره زماني مورد بررسي = نرخ اشغال اتاق
ظرفيت اسمي اتاق در دوره زماني مورد بررسي
تعداد روزهاي مورد بررسي × تعداد اتاق‌هاي ذكر شده در مجوز = ظرفيت اسمي اتاق در دوره زماني مورد بررسي
نرخ اشغال تخت
نسبت مجموع تخت اشغال شده اقامتگاه عمومي گردشگري در دوره زماني مورد بررسي به ظرفيت اسمي آن برحسب تعداد تخت در همان دوره
100 × مجموع نفر شب اقامت در دوره زماني مورد بررسي = نرخ اشغال تخت
ظرفيت اسمي تخت در دوره زماني مورد بررسي
تعداد روزهاي مورد بررسي × تعداد تخت‌هاي ذكر شده در مجوز = ظرفيت اسمي تخت در دوره زماني مورد بررسي