نویسنده :امیر هوشنگ امینی
رویارویی با مشکل بیکاری و ضرورت و فوریت ایجاد فرصتهای شغلی جدید از جمله مسایل و مواردیست که رفتهرفته آشکارا هم مشکلآفرین و هم اجتنابناپذیر میشود. بنابراین،تردید نیست که برای رویارویی با آن بایستی به گونهای سنجیده و عملی به راهیابی نشست و به حکم علم و تجربه،یکی از اساسیترین راههای رویارویی با بیکاری،کمک به ایجاد فرصتهای شغلی جدید از طریق توسعه توریسم ملی میباشد-فعالیتی که اعم است از توریسم داخلی و خارجی،1فعالیتی که عمدهترین،کارآترین،موثرترین و در نهایت تنها در توسعه توریسم است که همواره سود حاصل از دادوستد بین کشورهای دارا و ندار،به کیسه کشور ندار یا کمتر دارا سرازیر میشود.
اشتغالزاترین زیربخش خدمات بازرگانی میباشد و به عبارت دیگر،فعالیتی است که به حکم علم و تجربه،در صورت فراهمبودن شرایط و امکانات لازم که هم اکنون کشور فاقد آنهاست،در سنجش با هر نوع فعالیت دیگر اقتصادی،اجتماعی و یا فرهنگی،در هر جامعهای،در اثرگذاری بر توسعه متعادل اقتصادی،توزیع متعادل درآمد و ثروت و در نهایت ایجاد فرصتهای شغلی جدید و... بهویژه در جامعههای عقب افتاده،روبهرشد و یا در آستانه صنعتی شدن از جایگاهی ویژه برخوردار است.خلاصه آنکه تنها در این رشته از دادوستد و یا بازگانی بین کشورهای دارا و ندار است که همواره سود حاصل از آن به کیسه کشور ندار یا کمتر دارا سرازیر میشود.در این رشته از فعالیت وجوه حاصل از صادرات خدمات توریستی که بهترین نوع از انواع صادرات است و به صادرات نامریی مشهور است،و افزون براین،بسان خود توریست همواره در حرکت است و موجبات توزیع متعادل درآمد و ایجاد سرمایه و پسانداز و به تبع آن فرصتهای شغلی جدید را فراهم میسازد.
ازاینرو،با نگاهی به سیر تحول توریسم در سطح جهان و چگونگی نگرش سازمانهای بینالمللی به آن و اینکه سازمان ملل متحد در دهه پنجاه میلادی این رشته از فعالیت را به عنوان صنعت اعلام کرد تا آنکه در ممالک جهان سوم،و بهطور کلی،در کشورهای روبه پیشرفت،آنرا از مزایای بیشماری که برای صنعت قایل میشوند،برخوردار سازند،اهمیت توریسم در توسعه اقتصادی آشکار میشود.
ناگفته نماند که اقتصاددانان متخصص در فعالیتهای توریستی،ضریب تکاثر یا فزاینده سرمایهگذاری در این رشته از فعالیت را در جامعههای مشابه ایران رقمی بین 7 تا 10 میدانند،رقمی که فوق العاده بالاست و آثار آن صرفنظر از اینکه در تولید ملی و توسعه متعادل منطقهای فوق العاده موثر است،بیشترین اثر را در ایجاد فرصتهای شغلی جدید دارد.
بههرحال،با توجه به نقش و کاربرد توریسم ملی در توسعه اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی و بهویژه نقش تعدیلی آن در رشد و توسعه اقتصادی مناطق مختلف،تحصیل درآمد ارزی و ایجاد زمینه برای سرمایهگذاریهای مکمل در رشتههای گوناگون و نهایتا تاثیر آن در کمک به افزایش نرخ رشد اشتغال،ذکر چند نکته دیگر ضرورت دارد که به آنها اشاره خواهد شد:
-ایران،افزون بر موقعیت مناسب جغرافیایی، از انواع جاذبههای طبیعی و اکتسابی(که هر کدام به تنهایی میتواند یک کشور را به عنوان بازاری قابل عرضه به جریان توریسم بینالمللی وارد کند)برخوردار است.متوسط اقامت توریستهای داخلی و خارجی در ایران نیز به لحاظ وسعت سرزمین،تنوع آب و هوا،پراکندگی آثار باستانی و تاریخی،مراکز زیارتی و...به عنوان یکی از عمدهترین عوامل رشد و توسعه توریسم در سطح بالایی قرار دارد،کما اینکه در گذشته نزدیک(1355)متوسط اقامت توریستهای خارجی در ایران 5/18 شب محاسبه شده بود که در مقایسه با متوسط اقامت در سایر ممالک فوق العاده بالاست.
اما باید توجه داشت که توسعه توریسم و بهویژه توریسم خارجی-همانگونه که اشاره شد- مستلزم شرایط و امکاناتی است که در حال حاضر مهیا نیست.بنابراین،لازم است برای رشد و توسعه توریسم ملی به گونهای همه جانبه،صحیح و منطبق با اصول و موازین برنامهریزی توریستی و با اولویت دادن به گشتوگذارهای داخلی، (به تصویر صفحه مراجعه شود) اقتصاددانان ضریب تکاثر سرمایهگذاری در صنعت توریسم را در جامعههایی چون ایران بین 7 تا 10 میدانند.
با توجه به تنظیم اوقات فراغت مردم،بهویژه جوانان اقدام کنیم.ناگفته نماند که تکیه بر گروه جوانان از آن جهت حایز اهمیت است که در هرگونه برنامهریزی اجتماعی و فرهنگی،تنظیم اوقات فراغت جوانان به عنوان سازندگان آینده جامعه همواره مورد تاکید است.
-برنامهریزی جهانگردی جز در موارد خاص سیاستگذاری ملی،تبلیغات ملی و هماهنگی آن (که باید در دست دولت و متمرکز باشد)نمیتواند در برنامهریزی کلی ملی مورد عمل قرار گیرد،زیرا توریسم از نقطه نظر برنامهریزان-خاصه برنامهریزان عمران ناحیهای و اصولا دستاندرکاران برنامهریزی توسعه توریسم-تنها در سطح مناطق میتواند نتایج مطلوبی را عاید کند.
-باید توجه داشت که اصولا برنامهریزی توریسم به لحاظ ارتباط مستقیم با سایر فعالیتها،فوق العاده پیچیده است و تحقق آن جز به دست کارشناسان متبحر صاحب علم و تجربه در مسایل توریستی عملی نیست.
با توجه به آنچه عنوان شد،به نظر میرسد که گفتاری هرچند کوتاه درباره توریسم خالی از فایده نباشد،زیرا تردید نیست که دولت برای رویارویی با بیکاری و ایجاد اشتغال ملزم به توجه بیش از حد به این رشته از فعالیت خواهد بود،فعالیتی که در سنجش با هر نوع فعالیت دیگر اشتغالزاتر میباشد.بنابراین،گفتار خود در اینباره را بدینسان آغاز میکنیم که:
آنچه مسلم است،از دوران باستان تاکنون همواره سه نوع انگیزه اصلی و اساسی محرک انسانها در تغییر موقت محل اقامت آنان و انجام سفرهای کوتاه یا طولانی و خطرناک بوده است: انگیزههای دینی،تفریحی و علاقه(علایق سیاسی و بازرگانی)و کنجکاوی.به جرات میتوان مدعی شد که در دوران باستان،اولین و اساسیترین انگیزه سفر احساسات دینی بوده است و مردم برای دیدن اماکن مقدسه به سفرهای طولانی دست میزدند.همین انگیزه، چینیها پیرو«بودا»را برای سفر به هندوستان و پیمودن هزاران فرسنگ راه برانگیخته است. یونانیان و رومیان هم در دستهها و گروههای عظیم به معبد«دلفی»سفر میکردند تا به پیشگوییهای«اراکلس»گوش فرا دهند.
حس کنجکاوی نیز از جمله انگیزههای سفر است که همواره از دوران باستان وجود داشته و انگیزه سفرهای طولانی برای شناسایی آداب و رسوم و سنن قبایل و ملل دیگر بوده است. داستانهای نقلشده توسط جهانگردان سفرنامهنویس که معروفترین آنها«هرودت» است،گاهی تنها مدرک موجود و مبنی بر وجود تمدنهای بزرگی است که ناپدید شدهاند،ولی کاوشهای باستانشناسی وجود آنها را ثابت کرده است.
بازیهای المپیک هم طی حدود 1200 سال (از سال 776 قبل از میلاد تا 393 بعد از میلاد مسیح)نه تنها یونانیان،بلکه رومیان را نیز از سراسر امپراتوری و حتی از سرزمینهای دوردست به خود جلب میکرده است.علاوه بر این،در دوران باستان خاصیت شفابخشی آب چشمههای معدنی هم یونانیان و رومیان را به امید شفا و سلامت به خود جلب میکرده است.
در امپراتوریهای ایران و روم وجود جادههای خوب و سهولت و امنیت مسافرت در پرتو قدرت امپراتوریها و وجود سرویسهای منظم ارابه و کالسکهرانی،مردم مرفه را به دیدار نقاط جالب و متنعم از آرایش و زیبایی مناظر طبیعی تشویق میکرد و گروهی را نیز برای خوشگذرانی به رم و یا سایر نقاط سوق میداد.رفتهرفته این نوع مسافرتهای تفریحی نیز برای خود جایگاه مشخص و مهمی را احراز کردند.
در قرون وسطا زیارت دوباره اهمیت خود را بازیافت،زیرا اروپای قرون وسطا مصادف بود با توسعه مسیحیت که تشویق کننده افراد به سفر برای ادای فرایض دینی است.علاوهبراین،در خاور دور نیز بوداییان برای زیارت معابد به سفرهای خود ادامه میدادند و در سده هشتم میلادی مکه نیز به صورت یکی از عمدهترین مراکز جلب زایران ممالک اسلامی درآمد.
در دوران باستان ایجاد شرایط و امکانات لازم برای همزیستی مسالمتآمیز بین قبایل و دول مختلف ضرورت ایجاب میکرد که نمایندگان دول همسایه و یا دور از یکدیگر همواره در سفر باشند. افزون بر این،جاذبه و تصور کسب سودهای کلان از طریق دستیابی به کالاهای کمیاب بازرگانان را بر آن میداشت تا در جستجوی کالاهای مناسب به نقاط دور دست سفر کنند.به عنوان مثال، یونانیان مستعمراتی را در سواحل دریای سیاه، دریای مدیترانه تا«مارسی»ایجاد کردند و با اهالی اطراف به تجارت پرداختند.تجار رومی نیز در جستجوی کهربا به سواحل بالتیک و به دنبال فولاد به«ویستولا»و برای یافتن روی به جزایر بریتانیا رخنه کردند و بههرحال،مبادلات بازرگانی در کلیه جهات صورت میگرفت.
در قرون وسطا بیفاصله پس از سقوط حکومت روم و هرجومرج ناشی از آن و در نتیجه، هجوم اعراب و ترکان عثمانی و بالاخره،مجارها، برای مدتی سفرهای بازرگانی در اروپا محدود شد، اما در هر حال،نقل و انتقال افراد و مبادله نمایندگان سیاسی بین ملل مختلف متوقف نشد. در این دوره،سفر تجار و بازرگانان بخش عمده سفرها را تشکیل میداد.هزاران بازرگان برای شرکت در بازار مکاره«سنت دنیس»و«شامپانی»و «آخن»در حرکت بودند.بازرگانان اروپایی،ایرانی، ارمنی،بلغاری،مصری،روسی،و عرب شهر قسطنطنیه را به عنوان محل ملاقات و مبادله کالاهای تجاری خود انتخاب کرده و مدام به سوی این قرارگاه در سفر بودند.
موضوع در خور اهمیت این که در این دوره، (به تصویر صفحه مراجعه شود) توسعه توریسم موکول به برقرار بودن دو شرط اساسی است:سرمایه-اوقات فراغت زیاد.
بازرگانان فقط تجار ساده نبودند و در میان آنها روشنفکرانی مانند«مارکو پولو»تاجر ونیزی و یا «ابراهیم یعقوب»تاجر عرب و نویسنده«تاریخ یعقوبی»نیز وجود داشتند که با اطلاعات جدیدی به کشور خود باز میگشتند و سفرنامههای جالبی نیز از خود به جای گذاشتهاند.
در قرون وسطا گروه زیادی از مسافران را دانشجویانی تشکیل میدادند که وضعیت آنها از لحاظ کم و کیف حایز اهمیت فراوان است.این دانشجویان برای آموختن و استفاده از تعالیم استادان و دانشمندان معروف رهسپار شهرهایی مانند رم،پاریس،نجف و قاهره میشدند.در واقع، در قرون وسطا سفر از انحصار بزرگان و اشرافزادگان خارج شد و به برکت امکانات مذهبی و استحفاظی،انجام سفر برای افراد عادی نیز مقدور گردید.البته باید توجه داشت که این گونه سفرها در قرون وسطا بیشتر به صورت پیاده یا با استفاده از الاغ و اسب و شتر و گاهی نیز با ارابه صورت میگرفت.
سده شانزدهم یا آغاز دوران جدید،مصادف بود با اکتشافات بزرگ که به ظهور امپراتوریهای بزرگ از یک سو،و سقوط جمهوری بازرگانی دریای مدیترانه از سوی دیگر منجر شد.این اکتشافات علاوه بر ایجاد تغییرات اساسی در امر مسافرت بازرگانی،سبب شدند که مسیرهای بازرگانی گذشته رها شوند و نوع،نحوه و شکل تجارت نیز دستخوش تغییرات اساسی شود.
با تجدید حیات علمی و ادبی اروپا(رنسانس) جامعه جدیدی از مسافران،متشکل از افراد مشتاق دیدار اماکن تاریخی و معروف،افراد خواهان تفریح و گشتوگذار و بالاخره افراد کنجکاو و محقق که برای آمختن دست به سفر میزدند،به وجود آمد و شهرهای بزرگی مانند پاریس،رم و وین مردم مالک مختلف را به خود جلب میکردند.
از اواسط قرن نوزدهم،با اختراع راه آهن، توریسم با انقلابی عظیم مواجه شد،زیرا سده بخار دارای سه اثر اساسی(سرعت،افزایش ظرفیت حمل و نقل و بالاخره کاهش هزینه)بود که در نتیجه،موجب افزایش تعداد افرادی شد که دست به سفر میزدند.با این حال،باید اذعان کرد که توریسم در سده نوزدهم هنوز موفق به شکلگیری نشده بود،زیرا توسعه توریسم مستلزم برقرار بودن دو شرط اساسی«سرمایه»و«اوقات فراغت»زیاد است که در آن زمان هنوز در اختیار تودههای وسیع جامعههای انسانی،بهویژه کارمندان و کارگران و بالاخره مزدبگیران قرار نداشت.اما در سده بیستم با وضع قوانین اجتماعی خاص و فراهمشدن امکانات لازم برای گسترش توریسم،توریسم به صورت پدیدهای اجتماعی در سطح وسیعی از کشورهای پیشرفته و متمدن پا به عرصه وجود نهاد.
رشد و توسعه توریسم بینالمللی طی هفتاد سال اخیر نتیجه عوامل چندگانهای بوده است که اهم آنها عبارتند از:افزایش سطح درآمد،افزایش طول اوقات فراغت از کار،پیشرفت و توسعه وسایل حمل و نقل،کاوشهای عظیم و پرارزش جغرافیایی و بالاخره طول مدت اقامت در منطقه یا کشور پذیرای جهانگرد.این عوامل کلا«و تواما» سبب شدهاند که توریسم بینالمللی در سطح
جهانی و سیاست و گشتوگذار داخلی در سطح کشورها توسعه یابد و برای نخستین بار در سال 1937 در«کمیسیون اقتصادی جامعه ملل»مورد توجه قرار گیرد و برای آن تعریفی ارایه شود.در سال 1950 هم«اتحادیه بینالمللی آژانسهای رسمی مسافرتی»به ارایه تعریف جدیدی از توریسم پرداخت،اما در حال حاضر،تعریف مورد قبول کلیه اعضای سازمان ملل،تعریفی است که در سال 1954 از سوی این سازمان مطرح شده و به شرح زیر مورد تایید قرار گرفته است:«توریست شخصی است که به دلایل قانونی-غیر از مهاجرت-به کشور وارد میشود و در آنجا دستکم بیش از 24 ساعت و حد اکثر یک سال اقامت میکند.»
روشن است که این تعریف درباره توریسم داخلی هر کشوری نیز صادق است.در اینجا باید یادآور شویم که در مبحث توریسم به سفری«سفر توریستی»اطلاق میشود که اولا موقتی باشد، ثانیا اختیاری و در ثالث به قصد تحصیل دستمزد صورت نگیرد.دکتر پل برن اکر (PAUL BERNECKER) اقتصادشناس و عضو «موسسه تحقیقات توریسم وین»در توصیف توریسم و فعالیتهای توریستی مینویسد: «هنگامی که گروهی از افراد یک کشور بهطور موقت و به منظور گذران اوقات فراغت و تعطیلات خود،برای دیدن آثار باستانی،تاریخی، شرکت در مسابقات و مجامع،زیارت،تفریح و یا دیدن فامیل و دوستان و یا هر قصد دیگری محل اقامت عادی خود را ترک گویند و به نقطه دیگری سفر کنند،فعالیتهای توریستی آغاز میشود.»
در بررسی اقتصاد ملی ممالک همواره با نوعی فعالیت برخورد میکنیم که اصطلاحا توریسم ملی عنوان میشود و متشکل است از گشتوگذارهای داخلی و هدفهای توریستی، به اضافه سهم کشور از جریان توریسم بینالمللی، به عبارت دیگر،توریستها یا مسافرانی که در قالب تعاریف مورد قبول درباره توریسم به کشور وارد میشوند از یکسو،و مسافرتهایی که از طرف افراد کشور با هدفهای توریستی به خارج از کشور انجام میپذیرد،از سوی دیگر.
از آنجا که مسافرت اتباع کشور به خارج و هزینههای مربوطه تنها در انجام محاسبات ملی میتواند اثربخش و قابل بررسی باشد،لذا وقتی از صنعت توریسم ملی یک کشور گفتگو میشود، مراد همان مجموعه مسافرتهایی است که در داخل کشور انجام میپذیرند و اصطلاحا میتوان آنرا ایرانگردی2نامید که اعم است از سفرهایی که توسط ایرانیان و افراد مقیم کشور در داخل (به تصویر صفحه مراجعه شود) دولت برای رویارویی با بیکاری و ایجاد اشتغال ناگزیر است که به فعالیت در رشته توریسم بیش از پیش توجه کند.
کشور با هدفهای توریستی انجام میپذیرد و سفرهای مسافران خارجی به داخل کشور.
بههرحال،مجموعه فعالیتهای صنعت توریسم کشور دارای ارکانی دوگانه است.این ارکان به عامل و معلول توریسم یا OBJECT و SUBJECT توریسم معروف هستند.
«عامل توریسم»رکن اساسی توریسم است و به شخص-یا اشخاصی-اطلاق میشود که عمل توریستی از وی سر میزند.بنابراین،عامل توریسم«انسان»است،انسانی که در کانون رویدادهای توریستی قرار دارد و تامین نیازها و تحقق انتظارات و تصورات او نمایشگر کلیه رویدادهای اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی است که پدیده توریسم به دنبال دارد.«عامل توریسم» به عنوان«تقاضا»بستگی کامل به کموکیف این عامل دارد،زیرا«تقاضا»از لحاظ وسعت عمل دارای انواع محلی،منطقهای،داخلی و بینالمللی است.ناگفته نماند که«عامل توریسم»در توریسم ملی هر کشور از دو گروه تشکیل میشود:عامل داخلی و عامل خارجی که به تقاضای داخلی و خارجی نیز معروفند و توجه به آنها در برنامهریزیهای توسعه توریسم حایز اهمیت فراوان است.
اما«معلول توریسم»به کشور پذیرای توریست یا اصولا به هر جاذبهای اطلاق میشود که بتواند برای تغییر موقت محل اقامت دایمی و عادی اشخاص ایجاد انگیزه کند.بنابراین،اگر«عامل توریسم»تقاضای بازار توریسم باشد،معلول توریسم«عرضه»این بازار خواهد بود.باید توجه داشت که«معلول توریسم»دارای انواع گوناگون است و میتواند به صورت واحد یا دستهجمعی مورد توجه باشد،مانند:جاذبه توریستی،وسایل حمل و نقل،موسسات خدمات توریستی و بالاخره مسیرهای توریستی که بحث درباره آنها در این مختصر نمیگنجد.
اما آنچه نباید از نظر دور بماند،این است که در صنعت توریسم،سرمایه ملی توریسم هر کشوری همانا جاذبههای توریستی آن کشور است،یعنی جاذبههای فرهنگی(مانند:محلها و نواحی جالب باستانشناسی،آثار و ابنیه تاریخی، موزهها،مظاهر فرهنگ جدید،موسسات سیاسی و فرهنگی،مکانهای دینی و...)سنتها(مانند: جشنوارههای ملی،هنر و صنایع دستی،موسیقی، فرهنگ عامه،آداب و رسوم بومی و...)مناظر زیبا (مانند دورنماهای چشمگیر و نواحی زیبای طبیعی،پارکهای ملی،حیات وحش،حیوانات و پرندگان،سواحل دریا،مراکز کوهستانی و...) پذیرایی و تفریحات(مانند:مشارکت در ورزش و تماشا،پارکهای سرگرمی و تفریح،باغ وحش و آکواریومها،سینما و تاتر،زندگی شبانه،طبخ و وسایل اقامت و...)سایر جاذبهها(مانند آب و هوا، مراکز درمانی چون چشمههای آب معدنی، جاذبههای خرید و اختصاصی و ارزانی و...)
اینجاذبهها یا به صورت مهیا وجود دارند و یا اینکه مهیا نیستند و عرضه آنها مستلزم سرمایهگذاری است و هر کشور با توجه به موقعیت جغرافیایی،سیاسی،اجتماعی و اقتصادی میتواند از جاذبههای توریستی مهیا و نامهیای خود در هر یک از دو رشته«توریسم ملی»یا «جهانگردی ملی»بهرهمند شود.
توریسم داخلی به تحقیق موثرترین عامل جذب و حرکت سرمایههای داخلی،بهویژه سرمایههای سرگردان و فعال در زمینههای غیر تولیدی و زیانبخش در سطح کشور است که علاوه بر رونقبخشیدن به کار و پیشه و فراهمسازی زمینههای لازم برای سرمایهگذاریهای مکمل در کلیه بخشها، بهویژه بخش کشاورزی،ورزش،مسکن روستایی، میانراهی و کوهستانی،قویترین عامل در توسعه متعادل اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی است و نهایتا با ایجاد فرصتهای شغلی جدید، تعدیل نسبی درآمدها را نیز درپی دارد.
با بررسی اجمالی فعالیتهایی که برای توسعه توریسم ملی ایران طی دوران گذشته به عمل آمده،ملاحظه میشود که فعالیت جدی در خصوص رشد و توسعه توریسم ملی از دوران برنامه عمرانی سوم با تشکیل«سازمان جلب سیاحان»آغاز شد،با اقداماتی از قبیل:احداث یک رشته مهمانسرا در شهرهای فاقد تاسیسات (به تصویر صفحه مراجعه شود) پذیرایی مورد نیاز،احداث اردوگاههای توریستی و فراهمآوردن پارهای تسهیلات توریستی،آموزش خدمات توریستی و...
در همین دوره،با توجه به اهمیت توسعه توریسم اقدامات دیگری هم به عمل آمد و طرحهای جامع توریستی کشور،طرح جامع توسعه کرانههای جنوبی دریای خزر،مراکز توریستی استراحتی و بهداشتی(مانند مراکز توریستی آبهای معدنی آب اسک لاریجان، سرعین اردبیل،محلات و همچنین مراکز توریستی کلاردشت،دشت نظیر،کرند،مراکز کوهستانی و ساحلی)تهیه شد که متاسفانه هیچکدام به موقع اجرا درنیامد.
زیرنویسها
(1)روشن نیست به کدامین دلیل،واژه فارسی معادل توریسم را گردشگری انتخاب کرده و بکار میبرند،آنهم واژهای که به انواع توریسم اطلاق میشود و با کمی تامل و تفکر ملاحظه خواهد شد که توریسم دارای انواع متفاوتی است،مانند: توریسم درمانی،توریسم تجاری،توریسم مذهبی و...که به هیچ روی دارای صفت گردشگری نمیباشند.این واژه را به عنوان معادل فارسی توریسم،نمیتوان به کار برد.بنابراین،بهتر میبود اگر فرهنگستان ادب همان واژه جهانگردی را به عنوان معادل فارسی توریسم انتخاب میکرد و یا واژه ایرانگردی که معادل توریسم داخلی انتخاب شده است،در حالی که ایرانگردی هم توریسم داخلی و هم توریسم خارجی را شامل است و لذا بکارگیری ایرانگردی به عنوان معادل توریسم داخلی نادرست است و بایستی اصلاح شود.این نکته از این جهت در اینجا به میان آمد که بحث درباره آن همانند هر موضوع دیگر مستلزم آشنایی با اصول و مبانی این رشته از فعالیت است که تا حدودی در این گفتار به آن اشاره خواهد شد.
0 نظرات:
ارسال یک نظر