۱۳۸۹ خرداد ۱, شنبه

گردشگری و سرمایه


در يک گستره کلی سرمايه ، گردشگری را با ويژگی های خود در برگرفته است.گردشگری مهم ترين ابزار سرمايه در سيطره بر فضاهای جغرافيايی است( فضاهای ماقبل مدرن ، مدرن، پسامدرن ).امادر اين بحث تنها پرداختن به نقش سرمايه درکنش پذيری آن در گردشگری در فضاهای پيرامونی مدنظر است.
گردشگری به علت خاصيت بازدهی زودهنگام آن ، بسترمناسبی برای سرمايه گذاری است.گردشگری می تواند هر دو سرمايه گذاری داخلی وخارجی را جذب نموده واقتصاد رابه حرکت در‌آورد.سرمايه گذاری خارجی بخصوص برای کشورهای در حال توسعه مهم است، اما در ساير کشورها که سرمايه گذاران داخلی علاقه‌ای به سرمايه گذاری در گردشگری ندارند؛سرمايه گذاری خارجی می توانند توسعه گردشگری را سرعت بخشيده ومعيارهای اقتصادی را ارتقا داده و ايده‌ها ، فن آوری ، تماس‌ها و بازارهای جديد رابه ارمغان آورد.برخلاف ديگر سرمايه گذاری ها ، چنين سرمايه گذاری در کشورها باقی خواهد ماند.هتل ها را نمی توان مانند کالاهای اصلی يا ساير کالاها جابجا کرد(اليوت ،47،1379).براين مبنا می توان رهيافتی را در قالب سرمايه گذاری گردشگری مابين مرکز وپيرامون ،رويه‌ای معکوس از جريان سرمايه دانست.در اين رهيافت سرمايه‌ها در زمينه گردشگری از مرکز به پيرامون در حرکت است که تنها می تواند سودآوری خود را در زمينه گردشگری در مقاصد، همان کشورهای پيرامونی،حفظ نمايد.از اين رو نگرش مرکزـ پيرامون در زمينه گردشگری حالت عکس می گيرد.درست است که مازاد اقتصادی به وسيله يک سيستم مازاد ستانی جهانی به مراکز باز می گردد ولی در اين نقطه سرمايه گذاری بر روی گردشگری ، به پيدايش مشاغل ودرآمدهای منتهی گرديده ؛ که جوامع محلی از آن بهرمند می شوند.
در نظريه مرکز ـ پيرامون تعامل اقتصاد پيرامونی با مرکز ،تحت تاثير سلطه مرکز در تجارت و سرمايه گذاری آن در توليد می باشد.نتيجه اين وضعيت خروج مداوم مازاد از پيرامون به سوی مرکز است(هانت،208،1376).اما در گردشگری سرمايه گذاری در مقاصد يا پيرامون در پی جذب گردشگر از مرکز می باشد.الگوی تجارت در اين رويه مانور بازاريابی در مرکز وعمل در پيرامون است.در اين بين جريان دو سويه ای شکل می گيرد که در فراتر از تجارت مرکز ـ پيرامونی ، روندی پيرامونی ـ مرکزی می يابد.که جريان سرمايه وگردشگر را به پيرامون سبب می شود.در اين زمينه جذب سرمايه گذاری در زمينه گردشگری در پيرامون برپايه جذب گردشگر از بازارهای مرکز می باشد.سرمايه گذاری در پيرامون علاوه بر شکل دهی به محصول گردشگری، آنها را به خريداران {گردشگران} مرکز عرضه می کند(به علت پايين بودن قدرت خريد ساکنين محلی ،آنها نمی تواند به اين محصول گردشگری به علت بالا بودن قيمت آن دست يابند ). از سوی برای ارائه محصول گردشگری به خريداران ، نياز به اشتغال ضروری می شود واز آنجا که استفاده از کارگران مرکز به سبب محدوديت های دو سويه مرکز (بالا بودن انتظارات ) و پيرامون (وجود نيروی کار ارزان) سودمند به نظر نمی رسد.از اين رو اشتغال محلی شکل می گيرد ودرآمد حاصل از آن هرچند در برخی موارد در سطحی پايين قرار دارد ولی با اين وجود پويايی اقتصاد محلی را سبب می شود.اشتغال درگردشگری به گونه ای است که قابليت استفاده از تکنولوژی رابه جای نيروی کار بخصوص در ارائه خدمات ندارد(سلطانی ،1374،). بر اين مبنا استفاده از نيروی کار برای پيشبرد اهداف سرمايه گذاری در گردشگری وسودمندی آن ضروری است.البته در اين بين محيط پيرامونی را نيز بايد در نظر داشت ؛که به کالای برای فروش بدل گشته و به خريداران مرکز عرضه می گردد.در اين ميان سودآوری سرمايه تنها وابسته به جذب گردشگر از مرکز می باشد.
در مضرات اين گونه سرمايه گذاری در زمينه گردشگری در کشورهای پيرامونی نيز می توان موضوعاتی را بيان نمود.که در دو بعد محيطی وفرهنگی مطرح می باشد.کنش پذيری محيطی گردشگران ـ ميزبان در محيط زيست در چارچوب پارادايم پايداری وتوجه به ريز شکاف سرمايه داری[1] قابل کاهش(البته نه به صفر رسيدن) می باشد.سرمايه داری در هر صورتی تقدير اقتصادی را در فضاهای جغرافيايی رقم می زند.نمی توان خارج از سرمايه داری راه به توسعه پيمود.در اين ميان تنها در پيش گرفتن "مهارهای مديريتی" می تواند جريان سرمايه داری را با توليد فضای اجتماعی وبرکندگی محيطی تا حدودی تطبيق داد.سرمايه داری در حال حاضر در ديگر بودگی خود ،در قالب جهانی شدن سرمايه به هر طريق ممکن سعی می کنند ففضاهای بکر ومستعد تجارت وسود را به سيطره خود در آورد.در اين ميان هر کشوری مستعد گردشگری که بخواهد راه توسعه اين فعاليت اقتصادی رابپيمايد ؛ مجبور به قبول ويژگی های سرمايه داری آميخته باآن است. اساسا" گردشگری يک فعاليت سرمايه داری است.از اين رو تنها توجه به آثار اقتصادی گردشگری وچشم بستن به تخريب های سرمايه داری وعدم به کار گيری مهارهای مديريتی ، گردشگری را به مايه تباهی مکان بدل می نمايد(Besculides,2002,306 ). اگر چه مديريت وبرنامه ريزی گردشگری در چارچوب شناخت ماهيت سرمايه داری می تواند زمينه بهبود کيفيت زندگی ساکنان محلی وافزايش در ک ازمکان در زمينه بهره وری اقتصادی را سبب شود(سقايی ، 209،1382). همچنين می توان در زمينه درآمدهای حاصل از گردشگری، به نشت های اقتصادی آن اشاره کرد.از طريق برآورد اين نشست های اقتصادی می توان در زمينه مفيد بودن سرمايه گذاری در مقاصد برای جوامع محلی شناخت حاصل نمود. برآورد نشست های اقتصاد سرمايه داری در يک مکان ودر قالب رهيافت پيرامون ـ مرکز می تواند در چارچوبی از سنجش پارامترهای زير صورت گيرد.1ـ ميزان مالکيت خارجی در فعاليت های گردشگری وپس از آن مقدار پولی که به عنوان سود توسط سرمايه گذاران  وسهامداران به طور مستقيم از کشور خارج می شود.2ـ ميزان نياز های خدماتی که برای پاسخگويی به توسعه گردشگری از خارج وارد می شود. 3ـ ميزان واردات محصولات وفرآورده های مادی مورد نياز گردشگری که نمی توان در داخل توليد شود(Holden,2000,111). بطور کلی اين رويکرد به گردشگری در شناخت راهکار های بومی کردن گردشگری می تواند مفيد باشد.ضرورت های اقتصادی گردشگری در برجای گذاری آثار اقتصادی متعددی است که می تواند تحرک وپويايی ودر يک حالت کلی رفاه اجتماعی راسبب شود.در حالی که نبايد درک واکنش های ساکنين محلی که در توسعه گردشگری موثر می باشند را فراموش کرد(Yoon,2001,363). 


19ـ در زمينه ريز شکاف های سرمايه داری  می توان به تغيير شيوه توليد در مقياس  محلی همراه بارويکردهای مهار طبقاتی را مطرح نمود. همچنين پردازش فضايی سرمايه داری افسارهای برای مهار اين اسب سرکش فراهم می آورد.

1 نظرات:

ناشناس گفت...

سلام يكي ازمشكلات ما در زمينه سرمايه گذاري در بخش گردشگري عدم وجود قوانين مشخص در اين زمينه است بعنوان مثال ميزان خروج سرمايه-مساعدت هاي مالي ومعافيت هاي مالياتي

ارسال یک نظر