كلمه (( پديده شناسي )) ، از دو كلمه يوناني Phainomenon به معني ( ظاهر ) و logos به معني ( منطق يا كلمه ) گرفته شده است ، لذا نام تحقيق منطقي مي باشد كه كنه ماهيت ظواهر را كشف مي كند ( استوارت 1990 ) . ظاهر هر چيزي است كه فرد از آن آگاه است ، و پديده شناسي مرتبط با موضوع آگاهي مي باشد . بنابراين هر چيزي كه در آگاهي ظهور مي يابد محدوده موجهي براي تحقيقات پديده شناسي مي باشد . پديده شناسي روش هاي كمي علوم طبيعي را كه با آگاهي به عنوان هدف برخورد مي كنند مردود مي شناسد چرا كه اين در ميان ديگران صفحه 866 در طبيعت هدف نبوده و زيرا پديده هاي محسوسي وجود دارند كه نمي توان با آنها به ميزان كافي از طرق روش هاي كمي علوم تجربي رفتار كرد ( اسپيلبرگ 1965 ) . تحقيق پديده شناسي با ] درون مايه [ محتوي آگاهي ( هر گونه محتوي ممكن ) به عنوان اطلاعات معتبري براي پژوهش آغاز مي گردد( استوارت 1990 ) ، و منحصرا بر هم هدف و هم موضوع تجربه متمركز نمي شود ، اما متمركز آن بر نقطه اي است كه فرد ] همبستي [ و آگاهي به هم مي رسند .
در نتيجه روش پديده شناسي داراي مزاياي غير قابل انكاري در مطالعه تجربه گردشگري مي باشد . اولاً ، گردشگري موضوعي انساني بوده و مطالعه آن مستلزم روشي چون پديده شناسي مي باشد كه تحقيقات خود را فقط به حقايق ] ماترياليستي [ ماديگري محدود نمي كند . دوماً ، به علت اينكه تجربه (( ادراك احساس شده )) مي باشد ، هر كس بايد مشاهدات شخصي خود از پديده اي كه تجربه كرده است را بيان كند . با دستيابي به اين اطلاعات ، فرد محقق هنگام رويايي با داده هاي ناشناخته در مورد مناظر متنوع در تجارب گردشگري انعطاف پذيري خويش را نشان مي دهد ( توناز 1962 ) . ديدگاه درون نگري روش پديده شناسي محقق را قادر مي سازد تا ابعاد زير ساخت آن را مشخصص سازد . به هر حال در پژوهش هاي گردشگري اين روش به ميزان زيادي مورد بي توجهي قرار گرفته است ( دن و كوهن 1996 ) . مطالعات كمي كه جنبه پديده شناسي گردشگري را مورد بررسي و كاوش قرار داده اند ، نظري مي باشند ( كوهن 1979 ، منل و ايسو آهولا 1987 ) ، و يا مانند بعضي پژوهش ها در مورد تجارب طبيعت دست نخورده فقط بر حواشي موضوع متمركز هستند ( دانكل 1994 ، موريسون 1986 ، پاتر 193 ) . بنابراين استفاده از روش پديده شناسي تا اندازه اي اين غفلت در پژوهش گردشگري را جبران خواهد كرد .
0 نظرات:
ارسال یک نظر